دانشجو: علی صادقی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد MBA دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، ۱۳۹۴استاد راهنما: دکتر بهرام خیری

دانشجو: رسول یوسفی رامندی، رساله دکتری مدیریت بازرگانی دانشگاه علامه طباطبایی، ۱۳۹۵استاد راهنما: دکتر محمود محمدیان محمودی‌تبار، اساتید مشاور: دکتر زهره دهدشتی شاهرخ، دکتر وحید خاشعی

دانشجو: ماشاءالله مرادی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی مؤسسه آموزش عالی غیردولتی غیرانتفاعی کار، ۱۳۹۲استاد راهنما: امیر سیدی، استاد مشاور: حسین عابدی

دانشجو: سید امیرعباس افشارامین، پایان‌نامه کارشناسی ارشد اندیشه سیاسی در اسلامپژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی، ۱۳۹۸استاد راهنما: دکتر گیتی پورزکی، استاد مشاور: دکتر منصور انصاری

دانشجو: محمدامین باقری، پایان‌نامه کارشناسی ارشد معارف اسلامی و مدیریت بازرگانیدانشگاه امام صادق(ع)، نیمسال دوم ۹۲-۱۳۹۱استاد راهنما: دکتر بهمن حاجی‌پور

دانشجو: مهرناز تجدد علیزاده، پایان‌نامه دکتری مدیریت رسانهپردیس بین‌المللی کیش دانشگاه تهران، نیمسال اول ۰۲-۱۴۰۱اساتید راهنما: دکتر محمدرضا سعید آبادی و دکتر داتیس خواجه‌ئیان چکیده: کارزارهای تبلیغاتی انتخاباتی از جمله ارکان انتخابات‌ها در هر کشوری هستند؛ هدف اصلی این کارزارها تأثیرگذاری روی گروه‌های مخاطب هدف با استفاده از طراحی پیام مناسب و ارائه آن در […]

با توجه به استفاده روزافزون از ابزارهای بازاریابی مدرن، همچون بازاریابی عصبی در تحقیقات اخیر و با توجه به سرمایه گذاری های متعدد در استفاده از این ابزارها در انتخابات سیاسی کشورهای توسعه یافته، این ابزار می تواند نقش مهمی را در شناخت و بررسی ترجیحات رای دهندگان ایفا کند. همچنین، بررسی نحوه تفکر افراد می تواند به درک و پیش بینی بهتر ترجیحات، تصمیمات و رفتار رای دهندگان منجر شود. پژوهش حاضر با استفاده از ابزار ردیابی چشم، به دنبال بررسی تاثیر نحوه تفکر بر میزان توجه دیداری رای دهندگان به عناصر مختلف تبلیغات سیاسی منتشر شده در شبکه های اجتماعی، بوده است. براساس نتایج تحقیقات گذشته، نحوه تفکر، بر میزان توجه دیداری تاثیرگذار بوده است. نتایج پژوهش حاضر با آماره F مدل تقریبا بیش از 3.5 و در سطح معناداری 1% و 5% ، نشان داد که نحوه تفکر شهودی منجر به توجه دیداری بیشتر به عکس ها در مقایسه با متن ها و عکس های کاندیداها در مقایسه با عکس های مفهومی گردیده است. در مقابل، نحوه تفکر منطقی منجر به توجه دیداری بیشتر به متن ها در مقایسه با عکس ها و عکس های مفهومی در مقایسه با عکس های کاندیداها گردید.