🏤 دانشگاه امام صادق(ع)
🎓 پژوهشگر حوزه بازاریابی سیاسی انتخابات و دولت
۱. وحدت ملی از جمله مفاهیمی بوده که رهبری در سخنرانیهای اول فروردین و خطبههای نماز عید فطر بر آن تأکید داشتند؛ اولاً باید مراقبت کرد این مهم در بین نکات ارزشمند ابتدای سال گم نشود، ثانیاً باید توجه داشت که راهبردی برای تمام طول سال است؛
۲. در سخنرانی اول فرودین رهبر معظم انقلاب فرمودند که (الف) وحدت ملی یکی از منافع ملی است، (ب) وحدت ملی دو سطح اتحاد دلها و اتحاد عزم و ارادهها را دارد، (ج) در این مسئله عقب افتادگیهایی داریم و دچار مشکلاتی هستیم، (د) با غفلت، خودمان در وحدت ملی اختلال ایجاد کردهایم (مسئولان و مردم)؛ رهبر انقلاب در ادامه بیاناتشان نکاتی را ناظر به تقویت وحدت ملی میفرمایند:
اول. اختلاف فکری، سیاسی و سلیقه امری طبیعی است، اما نباید موجب «نفرت پراکنی» گردد؛
دوم. اختلاف سلیقه نباید زمینه تهمت، دروغ و دشمنی میان بخشهای مختلف داخلی گردد؛
سوم. مطابق راهبرد امام خمینی (ره) باید حول دشمنی با آمریکا موضعگیری کرد و به فرموده ایشان: «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید».
۳. رهبر معظم انقلاب موضع خود را به صورت مستقیم و غیرمستقیم در بیانات بعدی پی گرفتند و در خطبههای نماز عید فطر اشاره نمودند که (الف) دودستگیهای جعلی را نباید دامن زد، (ب) اختلاف نظر نباید به نزاع اجتماعی-سیاسی ختم شود و (ج) پیوسته باید توجه داشت که عدم التزام به وحدت ملی به زیان دین و دنیاست؛
۴. بیانات رهبری، راهبردی مشخص را برای ما روشن میسازد، آنچنان که ایشان فرمودند: «این (وحدت ملی) سیاست قطعی نظام جمهوری اسلامی از روز اول بوده است»(بیانات رهبری، ۰۱/۰۱/۱۴۰۳) در واقع آنچنان که برداشت میشود:
سیاست اول. اختلاف سلیقه سیاسی به نزاع در میان مسئولان منجر نشود؛
سیاست دوم. اختلافات مسئولان به جامعه سرریز نشود و زمینه شکلگیری گروهبندیهای جعلی از بین رود؛
سیاست سوم. اصحاب رسانه، جوانان و فعالان اجتماعی اختلافات سیاسی در میان مسئولین را به انشقاقات اجتماعی در میان مردم تبدیل نکنند و به اختلافات دامن نزنند؛
سیاست چهارم. زمینههای همدلی میان مردم و مسئولین باید گسترش یابد و مردم نباید احساس بیگانگی از دولت داشته باشند، این مهم نیازمند تمهیدات آموزشی، رسانهای و اجرایی از سوی دستگاههای اجرایی است؛
سیاست پنجم. وحدت ملی به عنوان یک مسئله پویا باید مدنظر باشد و عدهای از پژوهشگران و کارشناسان سیاسی-اجتماعی راجع به آن ایده پردازی کنند.
۵. باید توجه داشت که غفلت از مسئله مهم وحدت ملی و عدم تلاش برای تحقق آن نارساییهایی را رقم میزند که میتواند تبعات جبران ناپذیری را به دنبال داشته باشد، برخی از مهمترین این نارساییها عبارتاند از:
نارسایی اول. انتقال پیام ناکارامدی حاکمیت به مردم؛ این مسئله در ضمن اینکه اعتماد مردم به مسئولان را کاهش میدهد نقش دولت و سایر بخشها را در نزد افکارعمومی تقلیل میدهد و بیاثر میکند؛
نارسایی دوم. نظام اولویتهای کشور تغییر میکند، عرصهای که میتواند برای آبادانی و پیشرفت استفاده شود، صرف نزاع و دعوا میشود؛ نهایتاً آنکه اقتدار ملی را کاهش میدهد و قدرت کشور را تضعیف میکند؛
نارسایی سوم. سرمایه اجتماعی حاکمیت را فرسوده میکند و با شکل دهی به یک خاطره جمعی امکان بازسازی و ترمیم در آینده را دشوار و تاحدی ناممکن میکند؛
نارسایی چهارم. فقدان وحدت ملی و همدلی، مانند یک مالیات نادیدنی است که بر همه برنامهها و امور کشور وضع شده و امکان تغییر وضعیت اقتصادی به نفع مردم را از بین میبرد؛
نارسایی پنجم. شکافهای اجتماعی تشدید میشود و این مسئله در هنگام بحرانهای اجتماعی و یا تخاصم بیگانه میتواند موجب واگرایی ملی گردد (چنانکه در افغانستان شاهد آن بودیم)؛
نارسایی ششم. به رسانههای خارجی فرصت داده میشود که برای افکارعمومی داخل دستورکار تعیین نمایند؛ این وضعیت موجب کِدِر شدن تصویرِ حاکمیت نزد مردم میشود؛
نارسایی هفتم. کیفیت و کمیت مشارکت سیاسی در نبود وحدت ملی کاهش قابل توجهی مییابد و احساس بیگانگی بین مردم و دولت را تشدید میکند؛
نارسایی هشتم. جامعه فریز میشود و هزینه برای فرایندهای اجتماعی افزایش مییابد؛ به این ترتیب سواری مَجانی (استفاده از امکانات اجتماعی بدون تقبل هزینه آن) گسترش مییابد و جامعه ایران در دامهای اجتماعی گرفتار میشود.
۶. به نظر میرسد این دقتها و جلوگیری از نارساییهای یاد شده مستلزم آن است که مسئولین و مؤثرین در همه امور خود راهبرد وحدت ملی را مورد اهتمام قرار دهند؛ این امور شامل مسائل جزئی و خدمات عمومی کوچک در دورترین نقاط کشور نیز میگردد و مهمتر آنکه باید یک عملیات مستمر در خصوص حفظ و ارتقای آن در جریان باشد چراکه دشمنان داخلی و خارجی برای از بین بردن این منفعت ملی شبانه روز در حال برنامهریزی و اقداماند.