اشاره
انتخابات سوم تیر ماه ۱۳۸۴ برای بسیاری از افراد و نخبگان سیاسی یادآور یک اتفاق بزرگ در وزنکشی جریانها و گروههای سیاسی است. در این انتخابات طیفهای مختلفی وارد عرصه شدند از مرد همیشه در انتخابات تا چهره نوظهور، از کتوشلواریهای خاکسترینما تا ادامه دهندگان اتوپیای ورشکسته اصلاحات و دعواهای درونیشان، از هرکولهای اقتصادی تا عالیجناب تا دیروز سرخپوش همگی یادآور یک مبارزه واقعی در عرصه انتخابات ۸۴ بود. اما چند سؤال از این انتخابات همچنان بیپاسخ مانده که شاید برای رویداد انتخاباتی ۱۴۰۰ پاسخ بدانها مفید باشد. تکثر نامزدها، رأیآوری یک چهره جدید، عدم استقبال از هاشمی پرسابقه، عهدشکنی درونجریانی، رأی نیاوردن وعده پول و…نشانگر معادله پیچیده این انتخابات مهم بوده است که پایه تعیین کننده آن استفاده از فضای آرای سلبی (دیسلاو و دیسلایک) بوده است و پاسخ به همه آنها به صورت کامل نیازمند جلسات چندساعته با نامزدها و کارشناسان ستادهای انتخاباتی است. بر این اساس در تاریخ ۲ تیر ۱۳۹۹ جلسه مصاحبهای با آقای دکتر سیدجواد حسینی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) پیرامون این سؤالات برگزار شد که در ادامه گزیدهای از آن ارائه میگردد.
گفتمانسواری احمدینژاد در انتخابات ۸۴
دکتر حسینی در خصوص نقش گفتمان احمدی نژاد در پیروزیاش در انتخابات افزود: سوم تیر تنها یک ادعا در مقابلهجویی با دوم خرداد بوده تا یک همآوردی رخ بنمایاند. گفتمان احمدینژاد بعد از انتخابات شروع به شکلگیری کرد. گفتمان عدالت و کارآمدی محصول بیانات رهبری بود که توسط طیفی از اصولگرایان دنبال شد و در وجود احمدینژاد مصداق یابی شد و این ناشی از توانایی شخصی او در ترجمان آن گفتمان شدن بود. از سویی او انباشتی از تصویر آن گفتمان هم نبود و تنها دو سال در شهرداری فرصت داشت. از این رو اگر بخواهیم در مورد گفتمان او صحبت کنیم بایستی نسبت به ۸۸ به بعد هم به شکل رقیقهای از گفتمان درنظر بگیریم. این عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) در خصوص دوگانه تطور و یا تغییر احمدینژاد ادامه داد، تطور به این معناست که یک اصل ثابتی در درون آن فرد است، اما احمدینژاد تطور نداشت، بلکه تغییر داشت. اما در ابتدای راه دولتش به واسطه تسلط گفتمان نیروهای اصولگرایی ناچار از پذیرش آن بود و خوب آن را نمایندگی کرد.
استراتژی ورود هاشمی به عرصه انتخابات
پژوهشگر حوزه بازاریابی سیاسی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) در خصوص چرایی ورود مرحوم هاشمی به مقایسه شخصیت هاشمی رفسنجانی با آیتالله مهدویکنی(ره) پرداخت و جنس هاشمی را یک فرد درصدد قدرت دائمی دانست که تأثیرگذاری را برخلاف آیتالله مهدوی(ره) در حضور در انتخاباتهای مختلف و حضور در کرسی قدرت میدانست؛ لذا شاهد حضور ۱۰ ساله در کرسی ریاست مجلس، ۸ ساله در ریاست جمهوری پنجم و ششم، تلاش برای کسب ریاست مجلس در دوره ششم، ورود به انتخابات ۸۴، بازیگردانی انتخابات ۸۸، ثبت نام در انتخابات ۹۲ و شاید اگر زنده بودند ثبتنام در انتخابات ۱۴۰۰ میبودیم.
دلیل رویگردانی از هاشمی و احمدینژاد در ۱۴۰۰
آقای حسینی در بخش دیگری از مباحثشان به مقایسه بین احمدینژاد و هاشمی پرداختند: شاید بتوان در مقایسه و دوقطبیای که در سال ۸۴ بین هاشمی و احمدینژاد برقرار شد به شکلی واضح خدشه وارد کرد و شاید این مخالفتهای گاهوبیگاه احمدینژاد با هاشمی موجب شباهتهایی بین او و هاشمی شده است. حضور در قدرت و نمایش آثار اقتصادی هر دو دولت، سعی بر شکلگیری یک هسته سخت از نزدیکان و دوستان برای اداره دولت و حتی استمرار آن در قالب نامزد پوششی، تلقی از خود به عنوان ناجی ایران، سعی دادئم بر حضور در قدرت و قائل به چرخش نخبگانی نبودن در سطوح عالی، استفاده از موضع و پوزیشن اپوزیسیون در قبال هر عنصر داخلی که قابلیت دوقطبیسازی داشته باشد تنها گوشهای از شباهتهای این دو است که عدم اقبال عمومی را برای این کاراکترها در هر انتخاباتی در آینده منجر میشود چرا که زمانه برای هاشمی۸۴ و ۱۴۰۰ زمانه احمدینژاد نیست. موضوع دیگر که باعث رویگردانی از هاشمی شد، بحث تکثر نامزدها و بدنه اجتماعی هریک از جریانها با تعدادی از نامزدها بود. نکته دیگر که بین این دو مشترک است رویگردانی مردم از فردی است که یک بار و شاید بارها جامعه مدیریتاش را تجربه نموده بود. نکته مشترک دیگر، تشابه این دو در میزان آراء سلبی یا منفی است که به واسطه نزدیک بودن خاطرات دوران مدیریت احمدی نژاد به خصوص در سالهای ۹۰ تا ۹۲، این آراء منفی هنوز وجود دارد.
در پایان این جلسه بین احمدینژادِ سال ۹۲ و ۱۴۰۰ و احمدینژاد سال ۸۴ مقایسههایی از حیث شعارها، افراد و منسوبین، ایدههای حکمرانی صورت گرفت که مؤید تغییرات شدید احمدینژاد در سالیان گذشته عدم امکان نقشآفرینی گذشته در کسوت یک عدالتخواه انقلابی را تداعی میکند.