احمد توکلی متولد ۱۳۳۰ در بهشهر، سياستمدار اصولگرا و كهنهكار ايراني است. وی سخنگویي دولت شهيد رجايي، رياست شهرباني،كميته انقلاب اسلامي و دادیار و دادستاني انقلاب بهشهر، نمايندگي مردم اين شهرستان در اولين دوره و نمايندگي مردم تهران در دورههای هفتم، هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی و عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام را در كارنامه كاري خود دارد. یکی از عرصههایی که توکلی را به مثابه سیاستمداری خاص مطرح میکند جرأت و جسارت او برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری خصوصاً در دوره دوم رؤسای جمهوری چون هاشمی و خاتمی است. توكلي در سال ۱۳۶۴ روزنامه رسالت را راهاندازی کرد ، در سال ۱۳۷۲ در ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و در رقابت با علیاکبرهاشمی رفسنجانی کاندیدا شد. وي اواسط ۱۳۷۵ روزنامه فردا را تاسیس کرد که در سال ۱۳۷۷ به دلیل مشکلات اقتصادی تعطیل شد پس از آن در۱۳۸۰ در هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در رقابت با سید محمد خاتمی کاندیدا شد. این تجربه ذیقیمت انتخاباتی و حزبی با توجه به شناخت رسانهای و حضور ایشان در مهمترین رسانه دهه هفتاد یعنی روزنامه و نیز توصیههای انتخاباتی فوقالعاده او به جناح راست در بزنگاههای تصمیمگیری، وی را به عنوان مشاور و خبرهای در عرصه شناخت بازار سیاسی و طراحی راهبردهای بازاریابی سیاسی معرفی میکند. به مناسبت سالگرد برگزاری ششمین و هشتمین انتخابات ریاستجمهوری که توکلی تنها رقیب چالشگر در این دو رویداد محسوب میشد، نشستی تخصصی به صورت مجازی در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ از سوی هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) برگزار گردید تا با واکاوی در اندیشه و نظر وی، عبرتها و الگوهایی مفید برای انتخابات ایرانیِ امروز حاصل شود. در این قسمت گزارش کوتاهی از این جلسه تقدیم میگردد.
اهداف حضور در رقابت انتخابات
در سال ۷۲ با توجه به اتفاقاتی که در دولت آقای هاشمی رخ داده بود، بر خود لازم دیدم در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنم. با این حال، در دولت اول آقای هاشمی بنده موافق ایشان بودم اما رفته رفته با در پیش گرفتن سیاست تعدیل اقتصادی در دولت، انتقادات خودم نسبت به ایشان افزایش یافت و معتقد بودم که دیگر آقای هاشمی رئیس جمهور خوبی در تراز آرمانهای انقلاب اسلامی نیست. بر این اساس، حضور کاندیداهای دیگر در انتخابات را لازم دیدم و آقایان پرورش و محمدجواد لاریجانی جزو گزینهها بودند. با این حال، آقای لاریجانی بر این باور بود که رقابت با هاشمی عمل خوبی نیست لذا ایشان از صحنه رقابت کنار کشیدند.
برای شروع فرآیند بازاریابی سیاسی انتخاباتی خودم، با آقای فرشیدی که دوست صمیمی من بود، صحبت کردم و قرار شد ایشان رئیس ستاد انتخاباتی بنده باشد. به دوستان ستاد بارها میگفتم که هدف اولیه من این است که در انتخابات پیروز شوم و هدف ثانویه این است که در صورت شکست در انتخابات، فشارها بر مرحوم هاشمی افزایش پیدا کند تا سیاستهای خود را تغییر دهد.
با این حال، بنده در بازاریابی سیاسی دنبال انباء و رسالت بودم، حال مردم بپذیرند حال نپذیرند. به نوعی مأمور به وظیفه بودم و باید همچون پیامبران، پیام را درست ابلاغ کنم.
ولی در سال ۸۰ قضیه متفاوت بود و عدهای با جاهطلبی و قدرتطلبی و بعضا مخالفت با انقلاب اسلامی میخواستند وارد عرصه سیاست شوند که بنده باز بر خود لازم دیدم در انتخابات شرکت کنم. هرچند اختلاف بنده و با آقای خاتمی به سال ۶۶ و در جریان انشعاب مجمع روحانیون بر میگردد. در واقع، مجمع روحانیون مبارز جمع الفتی بود که اهداف مشترک سیاسی داشتند. مصاحبه هایی در اواخر دهه۶۰ انجام شد که آقای خاتمی یک مصاحبه جذابی را ارائه داد. بر این اساس، به آقای خاتمی نامه تندی نوشتم و در جواب هم ایشان نامه تندی برای بنده نوشت که شما میخواهی بین روحانیت اختلاف بیندازی. علاوه بر این، بعدها اصولگرایانی وارد عرصه سیاست شدند در آن سالها و حتی امروزه که فقط اسم اصولگرایی را یدک میکشند و دنبال منافع دیگری میگردند.
این جلسه با پرسش و پاسخ و بحث پیرامون نشست به پایان رسید و قرار شد در نشست دیگری با حضور دکتر توکلی به ادامه روایت رقابت های انتخاباتی و تجربیات ایشان بپردازیم.