نویسندگان: بهنام بهنامپور، مهربان هادی پیکانی، محمدرضا یزدانی زازرانی
مجله: اندیشه مدیریت راهبردی، دوره۱۵ ، شماره۱ ، بهار ۱۴۰۰، صص. ۲۴۶-۲۱۱٫
در میان خطوطمشی عمومی، سیاستهای انتخاباتی جزو خطمشیهای مهم است که برای پیشبرد اهداف یک نظام و تأمین مشروعیت یک سیستم اهمیت دارد. مهمترین مرحله در چرخه خطمشیگذاری، مرحله تعیین دستور کار است که مشخص میکند چگونه موارد یا موضوعات در دستور کار دولتها قرار گیرند. علیرغم درک اهمیت انتخابات در تعیین سرنوشت سیاسی و اجتماعی مردم، همچنان ابعاد و وجوه آن دارای ایراداتی است که موجب ایجاد چالشهایی در کارآمدی نظام انتخاباتی شده است. این پژوهش با هدف طراحی مدلی برای تعیین دستورکار خطمشیهای انتخاباتی با اتخاذ رویکرد بازاریابی سیاسی انجام شده است.
این پژوهش، کیفی است و بر روش نظریه دادهبنیاد و مدل استراوس و کربین متکی است. مصاحبه عمیق با استفاده از نمونهگیری نظری با روش گلوله برفی(۱۷ مصاحبه) با کارشناسان انتخابات، نمایندگان، فرمانداران و اساتید دانشگاه صورت گرفت. نتایج حاصل از فرآیند کدگذاریهای باز، محوری و گزینشی نشان داد که «مشکلات اجرایی نهاد انتخاباتی»، «تضعف نظام حزبی»، «درک نادرست از بازاریابی سیاسی» و «مشکلات قانونی و نظارتی» به منزله شرایط علی، «مؤلفههای دینی و قومی» و «عوامل ساختاری» به منزله عوامل زمینهای، «ابعاد فرهنگی و سیاسی و اقتصادی» به منزله عوامل مداخلهگر از دیدگاه مشارکتکنندگان شناسایی شدند. در نهایت راهبردها(عمل/تعامل) در سه بعد «حل مشکلات اجرایی و نظارتی»، «اصلاح درک بازاریابی سیاسی» و «تقویت نظام حزبی» و پیامدها شامل «ارتقای نظام حزبی کشور»، «ارتقای نظام انتخاباتی کشور» و «توسعه سیاسی کشور» ارائه شدهاند.
تعیین دستورکار، خطمشیهای انتخاباتی، بازاریابی سیاسی، نظریه دادهبنیاد.