الگوی مدیریت راهبردی بازاریابی سیاسی در ایران

نویسندگان: افجه ای، سید علی اکبر؛ خادمی گراشی، مهدی؛

مجله: چشم انداز مدیریت بازرگانی » پاییز ۱۳۹۰ – شماره ۴۰ علمی-پژوهشی/ISC ‏(۲۶ صفحه – از ۲۵ تا ۵۰)

چکیدهکلیدواژه هامشاهده مقاله

گسترش بحث بازاریابی سیاسی و توسعه نظری و عملی آن، چال های پارادایمی آن را افزایش داده است. تا اوایل دهه نود، پارادایم مورد استفاده اهالی سیاست، مدیریت آمیخته بازاریابی سیاسی بوده است. با این حال، منطق تولید- محوری و تک مبادله ای بودن این تئوری موجب شده است که جای خود را به بازاریابی رابطه مند دهد. این رویکرد، برخلاف رویکرد سلف آن، بر حفظ و توسعه وفاداری رای دهندگان و ایجاد ذهنیت و رابطه ای درازمدت تاکید می کند. در نهایت، بازاریابی سیاسی با نفوذ رویکرد سوم و با مطرح شدن دیدگاه ها و ابزارهای استراتژیک، به بلوغ خود نزدیک شده است. در این تحقیق، تلاش بر آن است تا الگویی استراتژیک در بازاریابی سیاسی با تاکید بر انتخابات ریاست جمهوری ایران ارائه شود. روش تحقیق مورد نظر تلفیقی و استراتژی های مورد استفاده، تحلیل محتوا در تحقیق کیفی و پیمایشی در تحقیق کمی است. مدل مفهومی تحقیق بر اساس روش کیفی تدوین گردید و اعتبار آن با استفاده از مدل معادلات ساختاری سنجیده شده است. چارچوب نظری طراحی شده، الگویی مبتنی بر بازاریابی سیاسی استراتژیک است که نسبت به مدل های فعلی، از جامعیت نظری و قابلیت اجرایی بالاتری برخوردار است.

خلاصه ماشینی: “باینز و نیومن فرآیند برنامه‌ریزی بازاریابی سیاسی را در چهار فاز،به‌ شرح زیر ترسیم کرده‌اند: (به تصویر صفحه مراجعه شود) این مدل که استناد بالایی به آن در مقالات شده است، چارچوبی را در بازاریابی سیاسی،بهصورت گام‌به‌گام،برای موضع‌یاب و هدف‌گیری صحیح رأی‌دهندگان فراهم می‌کند. لذا سؤال اصلی تحقیق به این صورت مطرح می‌شود: چه متغیرهایی در تدوین الگوی بازاریابی سیاسی در ایران باید درنظر گرفته شوند؟در این پژوهش،با عنایت به استفاده از روش تحقیق کیفی در طراحی مدل به جای تدوین فرضیه،از طرح سؤال تحقیق استفاده شده است. با توجه به مسأله پژوهش و راهبردی که برای مطالعه کیفی انتخاب شده است،مصاحبه عمیق با سران احزاب و فعالان سیاسی و همچنین خبرگان حوزه سیاست و بازاریابی-که مدیریت کاندیدهای گوناگون را در انتخابات برعهده داشته‌اند-و بررسی اسناد و مدارک مربوط به فعالیت‌های سیاسی انجام گرفته است. برای انجام تحلیل کیفی،ابتدا از بین مدل‌ها والگوهای نظری مطرح‌شده در ادبیات بازاریابی سیاسی،چارچوب‌های نظری مدیریت محیط بازاریابی سیاسی دین کرافت،مدل سنجش استراتژی ژوهانسون و فرآیند برنامه‌ریزی بازاریابی سیاسی باینز-به‌عنوان مدل‌های اولیه برای سنجش متغیرهای کلی در این پژوهش-انتخاب گردید.(به تصویر صفحه مراجعه شود)برای بررسی معناداری هر یک از روابط فوق، با توجه به مقدار آماره تی-استیودنت برای هریک از متغیرها و عوامل، به جز رابطه شاخص ۳۵ و متغیر مدیریت کارزار انتخابی، مقدار آمارهبیش از ۱/۹۶ است و در نتیجه، فرض صفر رد می‌شود. این تحقیق با بررسی جامع مطالعات،پژوهش‌ها وفعالیت‌های انجام‌شده در حوزه بازاریابی سیاسی و با تحلیل محتوای دیدگاه‌های خبرگان،مدلی رابرای مدیریت استراتژیک بازاریابی سیاسی در ایران عرضه کرده‌است و تعمیم‌پذیری آن نیز چنانچه به تفصیل شرح داده شد،براساس مدل معادلات ساختاری سنجیده است.

بازاريابي سیاسي؛ نامزدهای انتخاباتي؛ احزاب؛ بازاريابي سیاسي استراتژيک

  • facebook
  • twitter
  • linkedin
  • linkedin

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *