برای انتخاب درست

انتخابات در جمهوری اسلامی ایران، فقط یک ابزار نمادین و کلیشه‌ای که جمهوریت را نمایندگی کند، نیست. انتخابات حتی به عنوان یک ابزار مشارکت صرف تلقی نمی‌گردد. اصل در انتخابات در ایران پس از انقلاب، کشف و ظهور خواست مردم است. در واقع، تحقق اراده مردم، همچنان در صندوق‌های انتخابات به ظهور می‌رسد. اینکه فرایند انتخابات چقدر مؤثر و کارآمد است، نیازمند مداقه جدی است، اما اینکه مراد مؤسسین خاصه بنیانگذار جمهوری اسلامی از انتخابات در زنجیره حکمرانی،پذیرش قدرت رأی مردم است، تردیدی نیست.

در چهل و دو سال اخیر، نزدیک به چهل انتخابات در ایران بعد از انقلاب برگزار شده است که نتایج بدست آمده و تنوع انتخاب شدگان، خود دلالت بر فرآیند انتخاب آزاد مردم معطوف به قوانین و رویه‌های تعریف شده است. فلذا، انتخابات فرآیندی پذیرفته شده در تعیین نظم، چینش و استقرار شبکه حکمرانی در نظام جمهوری اسلامی بشمار می‌رود.

با این حساب، باید دید انتخابات به عنوان یک مکانیسم مشارکت طلبانه که حکومت را مردمی و برخاسته از اراده ایشان می‌داند و می‌شناسد، چقدر کارا و مؤثر بوده است. به عبارت دیگر باید دید روائی انتخابات بعنوان یک روش برای فراگیری آرا و نظرات مردم جهت انتخاب تصمیم‌گیرندگان و حکومت کنندگان چه میزان است؟ به طور معمول دو روش برای ارزشیابی این مکانیسم وجود دارد: در روش اول، نگاه به نتایج امر و اینکه چقدر خروجی انتخابات در پیشبرد آرمانها و اهداف مصرح که انقلاب برای آن، تحقق یافته مؤثر بوده، مورد توجه است. یعنی،  باید دید انتخاب شوندگان به چه میزان اهداف متنوع و چند وجهی انقلاب را پیش برده‌اند. در روش دوم، جزء به جزء فعالیت‌ها در فرآیند شکل‌گیری تا نتیجه بخشی سازکار انتخابات، بررسی و تقویم می‌گردد. بدیهی است چون فرآیند انتخابات در انواع آن شامل ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان، شورای شهر، قانون اساسی و تعیین حکومت متفاوت است، این بررسی در هر نوع انتخاباتی منحصر به فرد است.

در این شماره از نشریه بازاریابی سیاسی، با توجه به اینکه در آستانه سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه ۱۴۰۰ قرار داریم، با استفاده از روش دوم -که بررسی جزء به جزء فرایند بود – به جزء اول و کلیدی فرآیند انتخابات ریاست جمهوری پرداخته‌‌ایم. در مکانیسم انتخابات ریاست جمهوری، چهار گلوگاه شناسایی شده، که اگر در هر کدام کار به درستی و صواب انجام پذیرد و به کانال بعدی قرار گیرد، میزان خطا برای کارآمدی انتخابات به حداقل ممکن می‌رسد.

  1. کاندیدای درست
  2. غربال و گزینش درست
  3. اعلان و تبلیغ درست
  4. انتخاب درست

در مرحله اول، افرادی که شایستگی انتخاب شدن دارند، به صحنه می‌آیند در مرحله دوم، مراجع احراز صلاحیت، به بررسی صلاحیت و گزینش نهایی کاندیداها می‌پردازند، در مرحله سوم، سازکار اطلاع رسانی و تبلیغ به جریان می‌‎افتد و کاندیداها در روی این بستر خود و برنامه‌های خود را به انتخاب کنندگان معرفی می‌کنند و در مرحله آخر مردم، انتخاب خود را انجام می‌دهند. هر چقدر سه مرحله اول کم نقص باشد، انتخاب مردم دقیق‌تر و مؤثرتر خواهد بود و هر چقدر میزان خطاها در هر مرحله بالا رود، امکان انتخاب نادرست توسط مردم و در نتیجه ناامیدی از انتخابات، از مکانیسم و در طول زمان از نظام بیشتر و فراگیرتر می‌شود.

درشماره پیش روی شما، گلوگاه اول که همان کاندیدای درست است را مورد توجه قرار دادیم و از زوایای مختلف این مرحله را واکاوی و موشکافی کرده‌ایم.اینکه هم بلوغ جامعه را برای حضور بعنوان کاندیدا بالا ببریم تا هر کسی جرات و جسارت حضور پیدا نکند(که الان اصلا اینگونه نیست) و هم سازکارهاو قواعد را طوری سامان دهیم که حضور اولیه و بعضا هزینه‌زای کاندیداهای نادرست به حداقل خود برسد.به گواه دوره‌های مختلف انتخابات، از این جنس کاندیداها که راسا موجب مخدوش شدن جریان انتخابات بوده و بعضا در سه مرحله بعدی فرایند اجرای انتخابات نیز موثر بوده‌اند،ورود داشته و لازم می‌آید این اشکال و خدشه مرتفع شود.

جانشین سردبیر- پاییز ۱۳۹۹

برای خرید این شماره از نشریه اینجا کلیک کنید.

  • facebook
  • twitter
  • linkedin
  • linkedin

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *