اعداد دروغگو؛ مروری بر دادگاه ۱۲ آذرماه ۱۳۸۱

مقدمه

هنگامی که خودرو سوار می‌شوید و قصد حرکت می کنید اعداد روی داشبورد  برای شما صحبت می‌کنند؛این اعداد عیب های خودروی شما را برای شما بیان می‌کنند و گاهی هم این اعداد خیالتان را از حرکت و ادامه مسیر راحت می‌کند.تصور کنید اگر اعداد اشتباه کنند و میزان بنزین یا درجه حرارت آب را به شما اشتباه نشان دهند باعث می شوند در حرکت شما خلل شما به وجود آید و شما متوجه ایرادات خودتان نشوید.حاکمیت یا دولت باید مجموعه ای از تصمیمات را در مسیر حرکت خود برای رسیدن به اهداف بگیرد.گاهی اوقات دولت ترجیح دارد که از افکار عمومی و سنجش آنها استفاده کند تا بتواند بر اساس افکار عمومی مسیر را برای خود تعریف کند اما گاهی همین اعداد خراب می شوند یا از عمد اعداد دستکاری می شوند تا دولت از مسیر خود منحرف شود و نتواند قدرت قبل را در رسیدن به اهداف داشته باشد. یک نظرسنجی در سال ۸۱ برگزار شد نشان دهنده این موضوع بود که هفتاد و پنج درصد ایرانیان با مذاکره با آمریکایی ها موافق هستند و این نظرسنجی توسط موسسه خصوصی نظرسنجی آینده منتشر گردید.خروجی رسانه ای این نظرسنجی منجر به محاکمه عباس عبدی،حسین قاضیان،بهروز گرانپایه گردید.

اثرات اعداد دروغگو

اعداد دروغگو به دنبال نقطه هدف هایی مانند امیدواری،خوش بینی،تاب آوری یا اعتماد به نفس خودکارآمدی می باشد.لوتانز (۲۰۰۷) مجموعه این چند فاکتور را سرمایه روانشناختی میداند و آن را اینگونه تعریف میکند که سرمایه روان شناختی یک وضعیت توسعه ای مثبت روان شناختی با مشخصه های زیر است: ۱- متعهد شدن و انجام تلاش لازم برای موفقیت در کارها و  وظایف چالش بر انگیز (اعتماد به نفس و تلقی خودکارآمدی) ۲ – داشتن استناد مثبت درباره موفقیت های حال و آینده (خوش بینی) ۳-پایداری در راه هدف و در صورت لزوم تغییر مسیر رسیدن به هدف برای دستیابی به موفقیت (امیدواری) ۴- پایداری هنگام مواجهه با سختی ها و مشکلات برای دست یابی به موفقیت (تاب آوری).

تولیدکنندگان این نظرسنجی ها و اعداد میتوانند باعث بالا و پایین کردن و دستکاری کردن هریک از عوامل این سرمایه مهم ملی شوند و میتوانند مخرب یا جهت دهنده یک سیاست خاص باشند.در نظرسنجی موسسه آینده دائما تاکید مذاکره آمریکا می شود که احتمالا این عامل تاب آوری را کاهش میدهد و امیدواری و خوش بینی به مذاکره و این سیاست را تغییر می دهد. بخش بندی مخاطبان این موضوع میتواند به دو دسته تقسیم شود:۱-عامه مردم ۲-مسئولین خط مشی گذاران و تصمیم گیرندگان

۱-اثرات بر عامه مردم

اولین کارکرد مطرح شدن اعداد، نفوذ اجتماعی است.نفوذ اجتماعی به تعبیر بارون و همکاران(۲۰۰۶) عبارت است از :”  تلاش از سوی یک یا بیش از یک فرد برای تغییر دادن نگرشها،باورها،ادراک یا رفتارهای فرد یا افراد دیگر.نفوذ اجتماعی یکی از ویژگیهای رایج و مشترک زندگی روزمره است.”این موضوع به تدریج مردم را در یک اتمسفر مذاکره با آمریکا قرار میدهد و نوعی از اثرگذاری تکنیک تکرار در تبلیغات و یا تکنیک بزرگنمایی علمی در مغالطات و تبلیغات است؛به تعبیر دیگر اعداد بهترین وسیله مغالطه برای افکار عمومی هستند زیرا غالب مردم به روش و روش شناسی رسیدن به این اعداد فکر نمی کنند.

یکی از راهبردهای نفوذ اجتماعی “دانه پاشیدن” است؛این راهبرد به این معناست که یک گزاره را به مرور به افکار عمومی عرضه میکند تا پس از مدتی به آهستگی بتواند مخاطب را خود جذب کنید که این عامل از آن دسته راهبردهایی است که یکی از بهترین ابزار آنها ، اعداد دروغگو هستند که قدرت اقناع بالایی دارند.

۲-خط و مشی گذاران و تصمیم گیرندگان

مدیران عالی همیشه از کار کردن با اعداد و استفاده از اعداد در صحبت های خود لذت میبرند.در واقع گاهی اوقات مدیران هم مانند مردم غافل از روش رسیدن به اعداد از اعداد دروغگو استفاده میکنند تا بتوانند حرفهای پربارتری را به کرسی بنشانند.یکی از پدیده های روانشناسی اجتماعی که غالبا دامن گیر مدیران عالی در مواجهه با اعداد دروغگو می شود پدیده است به نام «همرنگی اجتماعی». به تعبیر بارون و همکارن(۲۰۰۷) همرنگی اجتماعی را می توان تغییر در رفتار یا عقاید شخص، در نتیجه ی اِعمال فشار واقعی یا خیالی از طرف فردی دیگر یا گروهی از مردم تعریف کرد.همرنگی ، فقط عمل کردن آن طور که دیگران عمل می کنند نیست؛ تأثیرپذیرفتن از طرز عمل دیگران نیز هست.

اعداد میتوانند نگرش مدیران را تغییر دهند و در واقع  دست آنها را می گیرند و در مسیر سوگیرانه قرار می دهند.تصور کنید یک خیال مذاکره با آمریکا و تایید آن از سمت مردم در ذهن مسئولین مربوطه شکل بگیرد؛آنگاه احتمالا از آبدارچی تا مدیر شرکت بازرگانی تا مدیران دولتی و تا تصمیم گیران دولتی تحت شعاع این سوگیری قرار می گیرند و از تصمیمات بهینه و کارآمد و هم راستا با اهداف انقلاب اسلامی دور خواهند شد.

جمع بندی

این روزهای داده های بسیار زیادی در جامعه شناسی،رواشناسی اجتماعی و … عرضه می شوند که می توانند سرمنشاء یک مغالطه باشند.نظرسنجی میتوانند به عمد برای رسیدن به اهداف حزبی و جبهه ای دستکاری شوند تا هم بر افکار عمومی و هم بر افراد تصمیم گیرندگان موثر باشند.حسین قاصدیان،عباس عبدی و بهروز گرانپایه که از اعضای موسسه آینده بودند با ارائه اعداد و ارقام به دنبال سوق افکار عمومی به سمت مذاکره با آمریکا بودند.این مورد کاوی احتمالا هیچ گاه قدیمی نخواهد شد و این اصل همواره وجود خواهد داشت که اعداد و ارقام نقش تله ها در افکار عمومی را ایفا خواهد کرد.

دولتها باید مراقب باشند که در تصمیم گیری، این شاخص ها و اعداد به ظاهر جذاب مسبب این موضوع نشود که ماشین در حال حرکت آنها به سمت قعر دره سقوط کند؛چون این اعداد بجای خود مفید هستند اما اگر در جای خود استفاده نشوند آسیب های جدی برای دولت ها را به همراه دارد.

نظرسنجی خوب در افکار عمومی نظرسنجی است که بر اساس روش و روش شناسی صحیح و  داده های مناسب و تعریف پارامترها و آماره های صحیح و نمونه آماری خوب و تصادفی و بدون سوگیری انتخاب شده باشد و به دنبال یک نتیجه از پیش تعیین شده حرکت نکند.

منابع

۱-Luthans, F., Avolio, B. J., Avey, J. B., & Norman, S. M. (2007). Positive psychological capital: Measurement and relationship with performance. Personnel Psychology, 541-572.

۲- رابرت بارون؛دان بیرن؛نایلا برنسکامب(۲۰۰۶). روان شناسی اجتماعی. نشر روان.



  • facebook
  • twitter
  • linkedin
  • linkedin

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *