در سال ۱٣٩۵ و در اوج پیروزیهای پیاپی جبهه اسلام در عراق و سوریه، عدهای سردار سلیمانی را در قامت یک نامزد انتخابات ریاست جمهوری تصویر و تصور کردند و برای این تصویر، شروع به قصه گویی و بعضاً هرزه گویی نمودند…
بازاریابی در فرم کلاسیک، همیشه درونمایهای از جنگ روانی و بر هم زدن تعادلها را داراست؛ رقابت برای دیده شدن تا برنده شدن. آنها که دانش آموخته اندیشههای ماکیاولی هستند و یا در عمل، خود را عامل به آن میخواهند، نمیتوانند حتی به ظاهر هم که شده از آن فرار کنند و کوچکترین تفسیر مهرهها را در ظرف اندیشه خود تعبیر و تفسیر میکنند. یعنی ادراکشان نسبت به هر محرک، در ظرف جهانبینی خودشان، معنابخشی میشود. لذا اگر حرکتی را نتوانند فهم کنند، آن قدر آن را کانالیزه و فرمالیزه میکنند تا در بستر معناشناختی و نشانه شناسی خاص خود، تعبیر نمایند.
در سال ۹۵ و در اوج پیروزیهای پیاپی جبهه اسلام در عراق و سوریه، عدهای در همان وادی پیش گفته، سردار سلیمانی را در قامت یک نامزد انتخابات ریاست جمهوری تصویر و تصور کردند و برای این تصویر، شروع به قصه گویی و بعضاً هرزه گویی نمودند.
این گزارهها همه ذیل منطق جنگ روانی که در بازاریابی سیاسی متعارف از ارزش بسزایی برخوردار است، جان میگرفت.
سردار قبل از این که، فضا در خدمت بداخلاقان و بدخواهان مسموم شود، نامهای تدارک دیدند و در آن با متانت مؤمنانه ضمن اعراض از لغو اشاعه داده شده و قرار نگرفتن در زمین بازی طراحی شده، نوشتند:
بسم الله الرحمن الرحیم
با اهدای سلام و درود خالصانه به محضر رهبر معظم و حکیم انقلاب اسلامی و ملت شریف و عزیز ایران، در پاسخ به اظهارات تفرقه افکنانه اخیر دشمن و مطالبی که حول آن بیان و القا میشود، عرض میکنم جبهه دشمنان انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی سخنان خود را همواره با هدف تفرقه و ایجاد تقابل بین صفوف متحد و یکپارچه مردم انقلابی و رشید بیان میکند؛ لذا هیچ گاه نباید به آن توجه و اعتنایی کرد.
حقیر سرباز صفر ولایت و نظام جمهوری اسلامی و ملت شجاع و عزیزتر از جانم بوده و انشاء الله با استعانت از خدای سبحان تا آخر عمر در همین جایگاه «سربازی» خواهم بود.
از همه برادران و خواهران عزیزم خواهشمندم با بیاعتنایی به اظهارات فریبکارانه و تفرقه افکنانه دشمنان اجازه ندهند وقت ارزشمند خدمتگزاران این ملت صرف اهداف و مقاصد شوم دشمنان گردد. والسلام- قاسم سلیمانی