یکی از رویکردهایی که به دولتها برای اجرای بهتر و با کیفیتتر امور سیاسی کمک میکند، بازاریابی سیاسی است. این حوزه نظری-عملی زمینه پذیرش و مقبولیت سیاستها و برنامههای دولتی در میان آحاد و بخشها مختلف جامعه فراهم میکند و منجر به کاهش هزینه حکمرانی میگردد. از جمله زمینهها و موضوعاتی که دولتها را نسبت به استفاده از بازاریابی سیاسی راغب کرده است، موضوع برگزاری انتخابات است. کاربست درست بازاریابی سیاسی انتخابات در ساحت دولت، این نوید را میدهد که یک انتخابات با مشارکت بالاتر و پرشورتر را شاهد باشیم. در این راستا آقای مصطفی آقاجانی، پژوهشگر هسته بازاریابی سیاسی، ارائهای تخصصی تحت عنوان « نقش و جایگاه بازاریابی سیاسی در انتخابات مجلس دوازدهم »، در تاریخ ۱۷ آبان ۱۴۰۲ در محل مرکز مطالعات وزارت کشور داشتهاند که گزیدهای از این نشست در این قسمت ارائه میشود.
بخش اول ارائه آقای آقاجانی پیرامون بعد نظری بازاریابی سیاسی بود. ایشان ضمن بیان تعاریفی که بازاریابی سیاسی از رویکردهای دیگر برای تغییر افکار عمومی به کار میرود به مفاهیمی چون «مبادله»، «ارتباط»، «استمرار»، «منابع» و «ارزشها» اشاره کردند و به همافزا بودن بازاریابی سیاسی- بر اساس این مفاهیم بین قدرت اجتماعی و قدرت سیاسی تأکید کردند.
در بخش دوم به موضوع چندجانبه نگری در بازاریابی سیاسی پرداخته شد. همانگونه که یک مدیر با تفکر سیستماتیک میتواند به وضعیت بهتری در مدیریت و عرصه اثرگذاری خود دست یابد، یک مجموعه مدیریتی نیز با استفاده از یک رویکرد چندجانبه به محیط، سیاستها و مشتریان میتواند به وضعیت بهینهتری در حوزه کاریاش دست یابد. از این رو توجه به ابعادی چون مدیریت مشورتی(تعاملی)، کمپین دائمی، توجه به وعدهها و تحقق آنها، مدیریت انتظارات در فضای اجتماعی، توجه به ارتباطات بازاریابی و الزامات برندسازی سیاسی نه به صورت موسمی و مقطعی بلکه به صورت مستمر باید مدنظر و مورد کاربست قرار بگیرد.
در بخش سوم نیز آقای آقاجانی با تأکید بر توجه به ذینفعان مختلف عرصه انتخابات یعنی رسانه، رأیدهندگان، سیاستمداران، دستگاههای خدماتی، رقبا، احزاب و تشکلها، دشمنان، نهادهای نظارتی، کاندیداها و…به برنامه ریزی وزارت کشور برای هریک از این بخشها توجه دادند. امری که در قالب یک فرایند «بازاریابی داخلی» و در تعاملی نزدیک و رسمی میبایست دنبال شود و تا رسیدن به یک عملیات مشترک سیاسی پیگیری شود. پر واضح است که ایجاد این هماهنگی نیازمند بسترسازیهایی است که در بازه انتخابات با دشواریهایی مواجه است و برای این منظور باید از مدتها قبل به فکر بود.
در پایان این بخش نیز ایشان رعایت مواردی چون تخصیص منابع مستقل، توانمندسازی بخشها، قدرت پذیرش انتقادات و پیشنهادات و ترویج این فرایند در خلال دورههای مختلف را برای ایجاد بستر بازاریابی سیاسی داخلی ضروری دانستند.