فرصت انتخابات چهاردهم

ورود شهید حجت‌الاسلام رئیسی از حاشیه به متن سیاست کشور از میانه‌های دهه ۹۰، برخاسته از مبانی و اصولی مشخص و در پوششی از دلایل و ‌انگیزه‌های مختلفی صورت گرفت، که هم در نحوه سیاست‌ورزی و هم در شکل‌دهی به تصویر و جایگاه ایشان در میان مردم و حاکمیت به‌شدت تاثیر‌گذار بود. مبانی‌ای چون ولایتمداری و پایبندی به اسلام و قانون و اصولی چون انقلابی‌گری، عدالت‌خواهی و فسادستیزی در کنار ‌انگیزه‌هایی چون جبران خلأ شخصیت سیاسی محبوب و اجماع‌ساز درون جبهه انقلاب، نیاز کشور به حاکمیت یکدست و آینده جمهوری اسلامی و مساله جانشینی، عملا شخصیتی را در سپهر سیاسی ایران شکل داد که شهادت او در ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، تنها یک رئیس‌جمهور پرکار و خستگی‌ناپذیر را از جمهوری اسلامی نگرفت، بلکه به تعبیر رهبری انقلاب، خسارتی جبران‌ناپذیر برای کشور و نظام ایجاد کرد. با این حال این حادثه می‌تواند حاوی فرصت‌ها و روزنه‌هایی باشد که بهره‌مندی مناسب از آنها منافع و فواید فراوانی را برای مردم و کشور به همراه داشته باشد. به تعبیر رهبر انقلاب، فقدان رئیس‌جمهور روی دیگری هم دارد و آن برکتی است که خداوند متعال در این حادثه تلخ قرار داده است. همان‌طور که مراسم تشییع شهدای این سانحه در شهرهای مختلف کشور، توهم برخی مبنی‌بر از بین رفتن سرمایه اجتماعی نظام را باطل کرد، یقینا فرصت‌های دیگری را نیز در این حادثه برای کشور، نظام و اسلام ایجاد کرده است. یکی از مهم‌ترین این فرصت‌ها، فرصت انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم است که از یک‌سو می‌تواند تغییر‌دهنده روند کاهشی مشارکت در انتخابات‌های اخیر بوده و از سوی دیگر مطابق بیان رهبر انقلاب با انتخاب یک رئیس‌جمهور با رأی بالا، می‌تواند حماسه تشییع شهدای این سانحه و فقدان رئیس‌جمهور شهید را کامل کند.
اکنون و درحالی‌که تنها ۲۰ روز از سانحه سقوط بالگرد رئیس‌جمهور و همراهان می‌گذرد، آرایش سیاسی کشور کاملا انتخاباتی است و ظرف چند روز آینده نامزدهای نهایی انتخابات نیز از سوی شورای نگهبان معرفی خواهند شد. این سومین تجربه جمهوری اسلامی در ناتمام ماندن دوره ریاست‌جمهوری و برگزاری انتخابات زودهنگام است که تفاوت‌های مهمی با دو تجربه گذشته دارد. با این حال، تجربه کنونی از جهاتی شباهت‌هایی به شرایط پیش از انتخابات سوم در مهرماه ۱۳۶۰ دارد. شهادت رئیس‌جمهور مردمی و مکتبی و ورود کشور به دوران خلأ قدرت و دولت موقت و ایجاد فضایی مرکب از سوگ، حماسه و وحدت در سطوح مختلف جامعه، به میزانی در هر دو دوره قابل رصد است. آنچه در مهر ۶۰ رخ داد می‌تواند به شکلی دیگری در تیرماه ۱۴۰۳ نیز رخ دهد، مشروط بر اینکه فرصت ایجاد شده به خوبی شناخته شده و از آن استفاده شود. امری که کارگزاران جمهوری اسلامی با بصیرت، ایثار و پرهیز از قدرت‌طلبی و منفعت‌جویی، در مهر ۶۰ بسترساز وقوع آن شدند. در این یادداشت تلاش شده تا با بیان برخی ابعاد این فرصت ایجاد شده، مسیر بهره‌مندی درست از این فرصت تاریخی تا حدودی ترسیم شود.

سیاست‌ورزی بر مدار تقوا

سلوک سیاسی شهید رئیسی در کمتر از یک دهه حضور در سطح عالی سیاست‌ورزی کشور نشان داد که می‌توان در بالاترین عرصه سیاست ایستاد، اما دین، اخلاق و آزادگی را از دست نداد. آنچه از سیره شهید رئیسی در روزهای پس از شهادت ایشان در افواه و محافل مختلف مطرح بوده و رهبری انقلاب نیز در سخنرانی مهم ۱۴ خرداد بر آن تاکید فرمودند، خصلت‌هایی است که التفات و التزام به آنها از سوی سیاسیون و گروه‌های سیاسی می‌تواند فضای سیاست ایران را از بسیاری کژکارکردها، نارسایی‌ها و بی‌اخلاقی‌ها نجات دهد. صداقت در برخورد با مردم، صمیمیت در تعامل با همکاران، تغافل و گذشت در مواجهه با بدخواهان و اهانت‌کنندگان و صراحت و مرزبندی با دشمنان انقلاب و مردم ایران، سرفصل‌های میراثی هستند که شهید سیدابراهیم رئیسی برای سپهر سیاسی ایران برجای گذاشته است. باور و التزام سیاسیون و جریانات سیاسی کشور به این مهم در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم، زمینه بهره‌مندی از فرصت ایجاد شده را دوچندان خواهد ساخت.

رقابت سیاسی بدون تخریب و بی‌اخلاقی

حضور شهید سیدابراهیم رئیسی در دو انتخابات ریاست‌جمهوری در سال‌های ۹۶ و ۱۴۰۰، سرفصل‌های مهمی از نحوه حضور در رقابت‌های انتخاباتی در نظام اسلامی را تبیین کرد. شهید رئیسی نشان داد که می‌توان بدون قدرت‌طلبی و بی‌اخلاقی در رقابت انتخاباتی حضور داشت و می‌توان مصلحتی بالاتر و بزرگ‌تر از منافع فردی و حزبی را در یک کمپین انتخاباتی دنبال کرد. حضور او در مناظراتی که سال‌ها با اغواگری، اتهام‌زنی، تخریب و تمسخر، فضای سیاسی را مسموم کرده و از این طریق تدریجا مردم را از رقابت‌های سیاسی بیزار کرده بود، ناگهان جامعه را با پدیده‌ای بدیع مواجه ساخت که جواب تمسخر را با سکوت می‌دهد و جواب اهانت را با استغفار. رویکرد اخلاقی و شریعتمدار رئیسی در این دو انتخابات، ذائقه جامعه را با سبکی جدید از رقابت انتخاباتی آشنا کرد. به نظر می‌رسد، مطالبه مردم از دستگاه‌های مسئول و نامزدها آن است که رقابت‌های انتخاباتی در مرزهای اخلاق و شرع صورت پذیرد. هر نوع بی‌اخلاقی، توهین، سیاه‌نمایی، تخریب و اغواگری، به‌راحتی فضای ایجاد شده برای یک انتخابات باشکوه و عظمت را محدود و مضیق خواهد ساخت. امری که رهبری معظم نیز، برای چندمین بار در بیانات اخیر خود آن را مطالبه کرده‌اند.

قدرت به مثابه امانت و نه طعمه

شهید دکتر رئیسی درمجموع کمتر از سه سال رئیس‌جمهور بود اما در این مدت کوتاه نشان داد که یک کارگزار تراز جمهوری اسلامی، چگونه با اینکه بر مسند قدرت است اما آن را طعمه و متاع نمی‌بیند. رئیسی برخلاف بسیاری که برای حفظ قدرت درون جبهه و گروه و باند خود، از هیچ اقدامی ابا ندارند، قدرت را امانت مردم می‌دانست و حاضر نبود برای حفظ آن مصالح خود آنها را گروگان بگیرد. به‌درستی، همین نگاه است که شهید رئیسی را به قلوب مردم راه داده و در روزگار پس از شهادت او روزنه‌هایی را برای تحکیم پیوند مردم و حاکمیت ایجاد کرده است. امری که به نظر می‌رسد مدعیان تداوم دولت او باید بیش از دیگران به آن پایبند بوده و از اقدامات مبتذل و بازی‌های قدرت، حداقل در زیر نام دولت او در این واپسین روزهای حیات دولت سیزدهم بپرهیزند. یقینا اگر این میراث گران‌بها به‌درستی پاسداری نشود، این فرصت تاریخی نیز به سادگی از دست خواهد رفت.

کار سخت رئیس‌جمهور نهم

دولت سیزدهم از همان روز نخست فعالیت خود تلاش کرد تا گفتمان مورد نظر رئیس‌جمهور شهید را در کالبد برنامه‌ها و اقدامات خود بروز دهد. سفرهای استانی، راه‌اندازی واحدهای تولیدی تعطیل و نیمه‌تعطیل و سیاست خارجی مبتنی‌بر همسایگی در کنار ترک نکردن میز مذاکرات، تدریجا تصویر دولت سیزدهم را به شعار انتخاباتی رئیس‌جمهور، یعنی «دولت مردمی، ایران قوی»، نزدیک می‌ساخت. هرچند، دولت نتوانست در حل مسائل اقتصادی به ثمر و نتیجه درخوری دست یابد، اما تغییر نگاه مردم به دولتمردان به‌ویژه رئیس‌جمهور و ادراک مردم به‌ویژه بخش‌های محروم جامعه از التفات دولت به مسائل و مشکلات آنها و در یک کلام زنده کردن «امید» در دل‌های مردم دستاوردی گران‌بها بود؛ مواردی که پس از شهادت رئیس‌جمهور، در بیان بخش‌های مختلفی از جامعه بازتاب داشت و رهبری انقلاب نیز با تعبیر زنده کردن شعارهای اصیل انقلاب آن را تصدیق کردند. همین مساله، در وهله اول کار نامزدهای انتخاباتی برای بیان دیدگاه‌ها و برنامه‌های خود را دشوار کرده و در وهله دوم و به‌مراتب دشوارتر، کار رئیس‌جمهور منتخب را بسیار سخت خواهد کرد. طبیعتا شعارها، تبلیغات و رقابتی که نتواند بذر امید را در دل‌های مردم بکارد یا همین روزنه امید ایجاد شده را مسدود کند، نه‌فقط زحمات شهید عزیز را ابتر ساخته که فرصت تاریخی پدید آمده را نیز از بین خواهد برد.

کلام آخر: فرصت‌ها زودگذرند

مشخصا، وجود چنین فرصت تاریخی برای جمهوری اسلامی نیازمند استفاده درست و به‌هنگام از آن نیز هست. چه اینکه فرصت‌های طلایی تاریخی اگر به‌درستی شناخته نشده و مورد استفاده قرار نگیرند، زمینه‌ساز بازتولید تهدیدها و بسترساز وقوع بحران‌ها خواهند بود. به همین دلیل، در همین فرصت کوتاه باقی‌مانده بازیگران عرصه سیاسی کشور از نهادهای مجری و ناظر انتخابات گرفته تا رأی‌دهندگان همگی باید با هوشیاری و دقت وظیفه خود را شناخته و بدان عمل کنند. در این میان، چهارچوب برگزاری انتخابات که با ثبت‌نام نامزدها اتود اولیه آن زده شده و با اعلام نهایی نامزدها توسط شورای نگهبان در روزهای آتی مستقر خواهد شد، نقشی اساسی در استفاده درست از این فرصت دارد. نگاهی به فرآیند ثبت‌نام در هفته گذشته نشان می‌دهد، علی‌رغم وجود فضای اجتماعی فراهم برای ترویج و تبیین سلوک سیاسی و انتخاباتی رئیس‌جمهور فقید، نامزدهای احتمالی فارغ‌البال مشغول ایفای نقش‌های تکراری گذشته‌اند. این امر حتی در مواردی به پاس نداشتن حرمت رئیس‌جمهور شهید نیز منتهی شده است. تأسفبارتر جایی است که گذشته از نامزدهایی که به نادرستی قصد رقابت با شهید را دارند، نامزدهای مدعی ادامه راه شهید نیز با رفتارهای مبتذل و طراحی‌های نخ‌نما و دستپاچه، حرمت شهید را پاس نداشته و به عملیات تخریب مسیر و تصویر شهید عزیز مهمات می‌رسانند. در این شرایط نقش شورای نگهبان بسیار مهم و اثرگذار خواهد بود. به نظر می‌رسد شورای نگهبان اکنون در بزنگاه تاریخی ادای یک مأموریت خطیر در پاسداری از جمهوریت نظام در این فرصت تاریخی قرار دارد.

  • facebook
  • twitter
  • linkedin
  • linkedin

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب