سیاست ترکیه در منطقه غرب آسیا؛ نتایج و اهداف میان مدت و بلند مدت

تردیدی نیست که ترکیه به عنوان یگانه میراث دار امپراتوری فروپاشیده عثمانی طی سالیان اخیر در منطقه غرب آسیا (مناطق تجزیه شده از امپراتوری عثمانی) و دردل فعل و انفعالات سیاسی آن حضور پررنگی داشته و ایفاگر نقشی غیر قابل سازنده بوده ،من جمله می توان به نقش محوری و اساسی اش درجنگ داخلی سوریه اشاره نمود که در طی سالیان اخیر با حمایت از شبه نظامیان عمدتا با گرایش های افراط گرایانه سبب بروز جنگ های خانمانسوز در این کشور گردیده است.

مسعود رضایی، کارشناس جغرافیای سیاسی غرب آسیا

تردیدی نیست که ترکیه به عنوان یگانه میراث دار امپراتوری فروپاشیده عثمانی طی سالیان اخیر در منطقه غرب آسیا (مناطق تجزیه شده از امپراتوری عثمانی) و دردل فعل و انفعالات سیاسی آن حضور پررنگی داشته و ایفاگر نقشی غیر قابل سازنده بوده ،من جمله می توان به نقش محوری و اساسی اش درجنگ داخلی سوریه اشاره نمود که در طی سالیان اخیر با حمایت از شبه نظامیان عمدتا با گرایش های افراط گرایانه سبب بروز جنگ های خانمانسوز در این کشور گردیده است. این نقش تا حدی مهم است که به جرات می توان گفت اگر دولت فعلی آنکارا تحت رهبری حزب عدالت و توسعه رجب طیب اردوغان درطی آغاز و تداوم این بحران بر مسند قدرت نبود محتملا روند جنگ داخلی سوریه به وجه دیگری رقم می خورد و خساراتی در این حجم و میزان وارد نمی آمد که طبق برآورد سازمان ملل متحد بالغ بر ۴۰۰ میلیارد دلار خسارت و نیم قرن زمان برای احیای دوباره این کشور لازم باشد تا بتوان خسارات وارده را جبران کرد. بطور حتم جنگ تحمیل شده بر دولت سوریه دارای منشاء هایی از درون منطقه غرب آسیا و همچنین فرا منطقه ای نیز بوده و در این بین به جز ترکیه سایر قدرت های منطقه ای نظیر عربستان ،قطر ، امارات و اردن نیز هر یک به سهمی در شکلگیری و تداوم بحران سهیم بودند ولیکن ترکیه به دلیل داشتن مرزمشترک قابل ملاحظه با سوریه والبته حضور گفتمانی مبتنی بر گرایشات نئو عثمانی گرایانه است، به سان اصلی ترین کاتالیزور دربه گرداب فرو بردن سوریه عمل نمود. زیرا سایر دول منطقه ای به زعم خود سیاستی تدافعی درقبال تحرکات ایران در منطقه را در پیش گرفته و با سلسله اقدامات خود به دنبال واکنش به مداخلات ادعایی کشورمان در منطقه بودند، حال آنکه ترکیه در پس این بحران به دنبال اهداف بلندپروازانه خود و گسترانیدن نظم نوین مورد نظرش بر منطقه و جهان اسلام بود.

راهبرد اردوغان کسب رهبری جهان اسلام؛
نخستین تحرک جدی و مهم رجب طیب اردوغان در باب سیاست خارجه منطقه ای وی در جریان اجلاس اقتصادی در شهر داووس سوئیس در ماه فوریه ۲۰۰۸ رقم خورد جایی که بسیاری از رهبران عمده جهان حضور داشتند و رئیس جمهور ترکیه فرصت را غنیمت شمرد تا از این سیاست نوین پرده برداری نماید. در طی این اجلاس شیمون پرز رئیس جمهوری وقت رژیم اسرائیل در طی سخنرانی خود اقدام به توجیه سیاست سرکوب فلسطینیان توسط ارتش اسرائیل نمود و به دفاع از آن برخاست در پی این اتفاق و پس از وی نوبت به اردوغان رسید و وی با اظهاراتی تند اقدام به پاسخگویی نمود و خطاب به پرز گفت که شما ادعاهای دروغ می کنید شما از کودک کشی و آدم کشی لذت می برید و دست شما به خون کودکان غزه آلوده است. این اظهارات با واکنش های گسترده در جهان اسلام روبرو گردید تا جاییکه در کشورمان نیز برخی بدون تحلیل راهبردی و نگاه عمیق و اهداف درنظر گرفته شده شخص اردوغان نسبت به وی با دیده تحسین نگریستند. فی واقع این تحرک جنجالی اردوغان در طی اجلاس بین المللی داووس چیزی نبود جز اعلام آغاز سیاست خارجه نوین ترکیه برای کسب رهبری جهان اسلام آن هم بر مبنای گرایشات اخوانی دولت عدالت و توسعه البته با چاشنی بهره گیری از علائق جامعه عمدتا محافظه کار و مذهبی ترکیه که خواهان رجعت به دوران پرشکوه عثمانی بودند. شروع این سیاست البته با توجه به اقبال ترکیه به اردوغان پس از شکوفایی اقتصادی بیش از پیش نمود یافت و در این بین عطش اردوغان برای نفوذ در جوامع اسلامی و معرفی خود به عنوان یگانه رهبر جهان اسلام روزبروز ابعاد تازه تری می یافت.
شکست ترکیه برای تاسیس شعبه مصری حزب عدالت و توسعه درقالب اخوان المسلمین مصر؛

پس از آغاز تحولات موسوم به “بهار عربی”  و ناآرامی ها در جهان عرب اردوغان فرصت را برای پیگیری سیاست خارجه خود مغتنم شمرد و ازین روی ترکیه به سمت تاثیرگذاری با بهره گیری از اهرم های خود پیش رفت. این سیاست به صورت توامان در برخی از کشورهای هدف که مصر و سوریه بودند مورد استفاده قرار گرفت. سیاست فوق پس از روی کارآمدن دولتی اخوانی به ریاست محمد مرسی در مصر نخستین علائم پیشروی خود را نشان داد ولیکن دیری نپایید که با کودتای صورت گرفته توسط ژنرال عبدالفتاح السیسی علیه محمد مرسی و اخوان المسلمین ماه عسل روابط آنکارا – قاهره به پایان خود رسید. تمایل اردوغان برای روی کارآمدن جریان اخوان المسلمین به حدی بود که پس از برکناری مرسی، “خالد ضیاءالدین نماینده دادستانی کل مصر درباره بررسی پرونده جاسوسی که محمد مرسی، رئیس‌جمهوری برکنار شده مصر و ۳۵ تن از رهبران اخوان‌المسلمین به آن متهم شده‌اند، اطلاع داد که فایل‌ های صوتی ضبط شده رابطه گروه اخوان المسلمین مصر و ترکیه را فاش کرده است و استعلام از شرکت وودافون از شماره تلفن محمد مرسی حکایت داشت که طی روزهای ۲۰ تا ۲۷ ژانویه ۲۰۱۱ با رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه تماس تلفنی داشته و فایل صوتی ضبط شده دیگری نشان دهنده ارتباط متهمان اول و ششم با کشورهای خارجی بوده است و آنها درتماس‌های خود با رجب طیب اردوغان به او لقب بزرگ داده‌اند. نماینده دادستانی کل در ادامه به وجود هماهنگی میان متهمان و سه دستگاه اطلاعاتی اشاره کرد وگفت:‌این امربه خوبی مشخص می‌کند که میان اخوان‌المسلمین و دستگاه‌های اطلاعاتی خارجی توافق‌هایی از پیش وجود داشته و مکالمات ضبط شده مرسی نشان می‌دهد که وی از ارتباط دستگاه‌های اطلاعاتی با دیگر گروه‌ها در مصر هراس داشته اما احمد عبدالعاطی متهم دیگر پرونده و مدیر دفترش به مرسی اطمینان داده بود که این دستگاه‌های اطلاعاتی تنها با اخوانی‌ها همکاری می‌کنند و از گروه‌های اسلامی دیگری حمایت نمی‌کنند.”۱)

این کودتا که با همراهی و هدایت های عربستان سعودی به عنوان حامی عبدالفتاح السیسی به موفقیت دست یافت سبب ایجاد کدورت در روابط ترکیه وعربستان گردید که این مهم نیز در فرآیند بحران سوریه ومتعاقبا کودتای نافرجام در ترکیه بیش از پیش نمود بارزتری یافت. عبدالفتاح السیسی پس از تحکیم قدرت در مقام ریاست جمهوری مصر به صورت کاملا سازماندهی شده به جریان ریشه دار اخوان المسلمین حمله ور شد تا جاییکه وی در نخستین ماه های کسب قدرتش در ماه می ۲۰۱۴ با صراحت اعلام نمود که در دوره ریاست جمهوری وی گروه اخوان المسلمین دیگر وجود نخواهد داشت. ۲)

بلافاصله پس از این رخداد که به مثابه شکست بزرگی در سرمایه گذاری سیاسی اردوغان در منطقه منظور می گردید،تنش مابین دو کشور فزونی گرفت و تاکنون نیز روابط سرد و بعضا تنش آلودی بر جو سیاست ایشان حمکفرما است. تاجاییکه حوزه تنش های این دو نیز به محدوده توافقات دو جانبه و نواحی دریای مدیترانه نیز کشیده شده است.

“احمد ابوزید سخنگوی وزارت امورخارجه مصر اعلام کرده است که توافق این کشور با قبرس پیرامون ترسیم مرزهای دریایی در مدیترانه قانونی است و مصر با هرگونه سعی برای نقض حاکمیت خود بر منطقه اقتصادی شرق دریای مدیترانه مقابله خواهد نمود.وی همچنین افزود که توافق نامه ترسیم مرزهای دریایی میان مصر و قبرس به عنوان توافق نامه ای بین المللی در سازمان ملل متحد ثبت شده است.مولود چاوش اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه پیشتر اعلام کرده بود که این کشور توافق نامه امضا شده میان مصر و قبرس در سال ۲۰۱۳ را در مورد ترسیم مرزهای مشترک دریایی میان دو کشور برای استفاده از منابع طبیعی این منطقه، به رسمیت نمی شناسد.” ۳)

سوریه چالش برانگیزترین کشور منطقه برای سیاست های توسعه طلبانه اردوغان؛
رجب طیب اردوغان در اوایل ماه سپتامبر ۲۰۱۲ در اظهار نظری صریح که مخاطبان آن هم ترک و هم سوری بودند با جاه طلبی از پایان قریب الوقوع جنگ سوریه خبر داده واعلام نمود که به زودی همراه با یارانش در مسجد اموی دمشق نماز خواهد گذارد .”به زودی احزاب مخالف در ترکیه که از حکومت سوریه حمایت می کردند،از این رفتار خود خجالت خواهند کشید چرا که من و اعضای حزب به دمشق سفر خواهیم کرد تا با برادرانمان ملاقات کنیم و سوره فاتحه را بر سر قبر صلاح الدین ایوبی قرائت کنیم ، سپس  وارد صحن های مسجد بزرگ امویان دمشق خواهیم شد و مقبره صحابه پیامبر یعنی بلال حبشی و ابن عربی را زیارت و از دانشکده سلیمانیه و ایستگاه حجاز دیدار خواهیم کرد. آن زمان در کنار برادران سوری،خداوند را شکر خواهیم کرد.” ۴)

یکسال پس از این سخنان اردوغان با فروپاشی دولت اخوان از طریق کودتا و از دست رفتن مصر، برای سردمداران آنکارا مسجل گردید که سوریه ازین پس می باید کانون و نقطه عطف فعالیت های منطقه ای ایشان باشد. بنابر تمامی شواهد و قرائن موجود گروه های مسلح مخالف دولت سوریه حاضر در منازعات این کشور جملگی دارای گرایشات افراط گرایانه سلفی- وهابی بوده اند و در این بین ترکیه در رشد و نضج ایشان نقشی بسزا و غیر قابل انکار ایفا کرده است، پیشروی لگام گسیخته اردوغان در زمینه بهره برداری ازین جریانات بدان مرحله بود که دیری نپایید اثرات منفی آن به درون مرزهای ترکیه نیز کشیده شد وبارها شاهد عملیات های تروریستی از جانب گروه داعش درون خاک ترکیه بودیم. تا جاییکه نشریه آمریکایی پولیتیکو این سیاست اردوغان را رقص خطرناک ترکیه با افراط گرایی نامید.۵ )

“بهره گیری از سازمان های تروریستی برای رسیدن به اهدافی ویژه بطور معمول برای استفاده کننده نتیجه برعکس خواهد داشت. پس از یک دوره نتایج استراتژیک و توسعه سیاسی و اقتصادی ترکیه با حملات داعش به خاک خود مواجه گردید. مسئولیت همه بمبگذاری ها در منطقه سلطان احمد، خیابان استقلال و فرودگاه آتاترک را داعش بر عهده گرفت.” ۶)

در طی بحران سوریه بسیاری از هماهنگی ها از قبیل سازماندهی گروه های مسلح ، تسلیح و تجهیز ایشان در درون خاک ترکیه صورت می گرفت و بسیاری از افراط گرایان از طریق گذر از خاک ترکیه به قصد تغذیه شدن گروه های مخالف دولت دمشق وارد سوریه می شدند.

اینفوگرافی شورای آتلانتیک تحت عنوان “شبکه های داعش درترکیه” که نشان ازعبور و مرور تروریست های بین المللی از خاک ترکیه به خاک سوریه را دارد، مورخه اکتبر ۲۰۱۶ ؛

توضیحات اینفوگرافی:
مناطق آبی پررنگ:سفر جنگجوبان خارجی به شانلی اورفا و غازی انتپ نزدیک مرز سوریه
مناطق آبی کم رنگ: عزیمت جنگجویان خارجی به شهرهای مرزی ترکیه
منطق قرمز: نواحی مرزی سوریه پیش از آنکه نهایتا به سوریه برسند

در این زمینه اظهارات حمد بن جاسم آل ثانی نخست وزیر سابق قطر قابل ملاحظه است که در گفتگو با چارلی رزاعلام نمود :
“ما در سوریه اشتباه کردیم. ما دو اتاق عملیات در اردن و ترکیه بر پا کردیم. شامل قطر، امارات، عربستان ،آمریکا و …و همه ما از گروه های مشابه حمایت می کردیم.” ۷)

“در مورد بحران سوریه اول کار به دستور امیر { حمد بن خلیفه } نزد ملک عبدالله {پادشاه عربستان} رفتم و او گفت زمام امور را به دست بگیرید و ما از شما حمایت می کنیم،وارد جزئیات نمی شوم هر چه {به سوریه} می رفت ابتدا وارد ترکیه میشد، با هماهنگی کامل نیروهای آمریکایی ،همه چیز با هماهنگی آمریکا ، ترکیه ، قطر و عربستان توزیع می شد.” ۸)

در حقیقت نگرش های نئوعثمانی گرایانه اردوغان و احیای نظم مبتنی بر اسلام گرایی با برداشت وی ،سیاست خارجه ترکیه را به سمت راهبرد نفوذ در منطقه غرب آسیا به پیش راند و طبعا در این بین کشور سوریه به سان یک محور مهم تلقی می گردید، زیرا که مدخل ارتباطی جمهوری ترکیه با سرزمین های عربی بود که در پی فروپاشی امپراتوری عثمانی از کنترل خارج شده بودند و طبعا برای نزدیکی و برقراری ارتباط با ایشان تحت کنترل درآوردن دمشق برای ترک ها گام نخست وحیاتی در چنین فرآیندی تصورمی شد و به همین سبب بود که آنکارا ازهیچ اقدامی برای ضربه زدن به دولت سوریه (که همچون مزاحمی برای راهبرد ترک ها دیده می شد ) فروگذاری ننمود.ولیکن این سیاست ترکیه در سوریه نیز با وجود دول منطقه ای و فرامنطقه ای طرفی نبست و دولت سوریه با کمک متحدین خود همچون ایران،حزب الله و روسیه توانست برگروه های مسلح تروریستی فائق آمده و حاکمیت خود را تثبیت نماید.

کردهای سوریه چالش ناخواسته سیاست ترکیه در قبال سوریه؛
جاه طلبیهای اردوغان درسوریه بدون درنظر گرفتن نقاط ضعف این کشور به پیش برده شد و رویدادهای پسینی فرآیندهایی را رقم زد که بی تردید در آغاز بحران به هیچ روی به مخیله سردمداران آنکارا خطور نکرده بود. از جمله مواردی که می توان به آن اشاره نمود مسئله کردها و حضور ایشان در نوار شمالی سوریه بود که نواحی مرزی با ترکیه را شکل می داد. “کردها بزرگترین اقلیت قومی در سوریه هستند که در حدود ۲میلیون نفرداشته  و۱۰ درصد از جمعیت این کشور را تشکیل می دهند.” ۹)

نقشه منتشر شده توسط بنیاد هریتیج که نشاندهنده نواحی سکونت کردها در شمال سوریه (به رنگ سبز) تا پیش از آغاز بحران در سال ۲۰۱۱ است.

با توجه به حضور کردها در نواحی مرزی سوریه که مجاور با کردهای آن سوی مرز در ترکیه می باشند طبعا تخمین و احتمال این موضوع که با تضعیف حاکمیت دمشق بر نواحی مرزی بر اثر بحران های جاری، کردها استقلال عمل بیشتری بیایند امری اجتناب ناپذیربه نظر می رسید، ولیکن با توجه به خطای محاسباتی آنکارا مبنی برسقوط سریع دمشق واقامه نماز درمسجد اموی آن، مجال این دوراندیشی را ازایشان گرفت که اگر روند وقایع به وجه دیگری رقم خورد و دولت بشار اسد هرچند تضعیف شده ولیکن بر مسند قدرت باقی بماند وضعیت کردها چه خواهد شد؟! فی الواقع عدم توجه و یا کم اهمیت پنداشتن مقوله کردها در سوریه مبدل پاشنه آشیل سیاست ترکیه در سوریه گردید و گسترش روزافزون انوع و اقسام گروه های مسلح و در خطر قرار گرفتن موقعیت دمشق سبب گردید آرام آرام کنترل نواحی مرزی از حاکمیت دولت بشار اسد خارج گردد و در این بین ظهور گروه مخوف و تروریستی داعش معادلات منطقه ای و جهانی را بیش از پیش دگرگون ساخت به ویژه اینکه با تداوم جنگ در سوریه بر متصرفات این گروه افزوده می شد. تحرکات داعش به حدی رسید که این گروه در سال های ۲۰۱۴ ۲۰۱۵ موفق به کنترل نواحی قابل ملاحظه ای از خاک سوریه به ویژه مناطق مرزی با ترکیه گردید. پس از تثبیت حضور داعش در نواحی مرزی سوریه، آنکارا ارتباطات خود را با این گروه تقویت نمود. در این باب موارد متعددی می باشد من جمله گزارش مارتین چولوف خبرنگار گاردین مورخه ۲۶ جولای :۲۰۱۵

“در طی یک حمله به رهبری نیروهای نظامی آمریکا به مقر فرمانده امور اقتصادی داعش اسنادی به دست آمده که نشان می دهد ترکیه با اعضای ارشد داعش معاملات اقتصادی داشته است. طی این عملیات نظامی ابو سیاف فرمانده امور اقتصادی داعش کشته شد. ابوسیاف مسئول فروش نفت و گاز داعش در سوریه بود… اسناد و حافظه های کامپیوتری به دست آمده در این عملیات به شکل کاملا واضح و انکار ناشدنی ارتباط ترکیه و داعش را فاش می کنند. این اسناد می تواند آثار عمیقی بر روابط  میان ما و آنکارا بگذارد.” ۱۰)

“ازنظرگاهی وسیع ترکیه نقش های آشفته و متناقضی درعراق ایفا می کند و رفتارش در سوریه و اطراف آن نیز به پیچیده تر کردن این نقش ها افزوده است. برفرض پس از اعتراضات سال ۲۰۱۲، ترکیه به دو دلیل اساسی از تروریستی نامیدن جبهه النصره و داعش خودداری نمود. اول اینکه ترکیه در تلاش بود از این گروه ها برای سرنگونی بشار اسد استفاده کند و به همین دلیل ترکیه به آنها اجازه می داد از خاکش به عنوان پایگاه و تامین تجهیزات و نیرو بهره ببرند و دستگاه های امنیتی ترکیه هم چشمان خود را به روی تروریست ها بست که از سراسر جهان از طریق ترکیه وارد سوریه می شدند. دلیل دوم اینکه ترکیه از این گروه ها برای جنگ با کردها بهره می برد.ترکیه از کردها هم در درون وهم بیرون این کشور میترسد و روابط پیچیده ای با اقلیم کردستان عراق دارد .ترکیه خود را با منطقه ای خود مختار در شمال سوریه مواجه دید که بوسیله حزب اتحاد دموکراتیک سوریه PYD اداره می شود و این حزب به پ ک ک نزدیک است.” ۱۱)

“از زمان آغاز جنگ در سوریه، ترکیه تحت حکومت رجب طیب اردوغان یکی از با نفوذترین بازیگران {منطقه ای} بود که جنگ را ادامه می داد. ترکیه به عنوان دروازه ای که از طریق آن ده ها هزار جهادی مسلمان از سرتاسر جهان وارد سوریه و عراق شدند و {از این طریق} به جنگ علیه رژیم بشار {اسد} پیوستند ،شناخته می شود. در میان آنها نیز هزاران نفر بودند که به گروه دولت اسلامی داعش و جبهه النصره شعبه القاعده در سوریه پیوستند.”  ۱۲)

در واقع آشکارترشدن ارتباطات امنیتی و البته مالی ترکیه با گروه تروریستی داعش دقیقا به زمانی بر می گردد که هواپیمای اف -۱۶  ارتش ترکیه هواپیمای سوخو ۲۴ روسیه را بر فراز مرز سوریه – ترکیه مورد هدف قرار داده و ساقط نمود.بلافاصله پس از این واقعه که به شدت برای مسکو غیر قابل هضم می نمود روسها اقدام به افشاگری های گسترده ای پیرامون این موضوع کردند.
“تنها دو روز پس از مورد هدف قرار دادن هواپیمای روس توسط هواپیمای ترکیه ولادیمیر پوتین اعلام نمود که هیچ شکی وجود ندارد که از مناطق تحت تصرف تروریست ها در سوریه  به مرزهای ترکیه نفت ارسال می شود و ما از آسمان این وسائل نقلیه را {که نفت حمل می کنند} می بینیم.” ۱۳)

“آناتولی آنتونوف معاون وزیر دفاع روسیه ، رجب طیب اردوغان ،رئیس جمهور ترکیه را متهم کرد که شخصا در تجارت نفت با داعش شرکت داشته است. وی همچنین گفت: رئیس جمهور اردوغان و خانواده اش در این تجارت جنایتکارانه شرکت دارند.” ۱۴)

“قدرت ترکیه به رویکرد منطقی توسعه اقتصادی نیز وابسته است که به هیات حاکم این کشور اجازه می دهد کنترل خود بر منطقه را گسترش دهند. فرضا ترکیه با خرید نفت، از داعش پشتیبانی می کرد. قاچاقچیان از راه های فراوانی برای صادرات نفت از مناطق تحت اشغال خود استفاده می کردند. راه هایی مثل تانکرهای نفتکش کامیون های کوچک خط لوله موقتی و مسیر رودخانه و استفاده از قایق. غالب خریداران مالکان کسب و کارهای کوچک و شرکت های حمل و نقل ترکیه ای بودند که این محموله های نفتی را در منطقه ای در مثلث مرزی عراق سوریه و ترکیه گردآوری کرده و به ترکیه صادر می کردند تا در آنجا واسطه ها به قیمتی کمتر از بشکه ای ۲۰ دلار از آنها بخرند.” ۱۵)

نقشه میدانی خطوط تماس نیروهای فعال در سوریه  و عراق مورخه  ۲۹ فوریه ۲۰۱۶ منتشر شده توسط فایننشیال تایمزکه نشاندهنده چاه های نفتی تحت اختیار داعش بوده و همچنین مسیرهای قاچاق نفت به مرزهای جنوبی ترکیه نیز کاملا مشخص می باشد.

طبق برآورد بیزینس اینسایدر مورخه۲۳  اکتبر ۲۰۱۵گروه تروریستی داعش ماهیانه در حدود ۵۰ میلیون دلار از طریق فروش نفت درآمد کسب می نمود. ۱۶)
بلافاصاله پس از اعمال تحریم های گسترده از جانب روسیه به ترکیه که نمود بارز آن تحریم در حوزه گردشگری و خرید مواد غذایی و میوه جات نیزبود عرصه بر سردمداران آنکارا تنگ تر گردید و پس از مدتی اردوغان ضمن ابراز تاسف بابت حادثه روی داده از روسیه عذرخواهی نمود. از نکات جالب توجه در پس این واقعه روی به ضعف نهادن گروه تروریستی داعش بود زیرا که در ایام فوق سلسله فعالیت های داعش در بازار سیاه نفت زیر ذره بین روسها قرار داشت و بارها محموله های نفتی آن توسط نیروی هوایی روسیه مورد هدف قرار گرفت و به این ترتیب سبب شد که این گروه از درآمد سرشاری که از تجارت طلای سیاه بدست میاورد رفته رفته محروم گردیده و طبعا این دوره زمانی را می توان سرآغازی بر رو به زوال قرار گرفتن آن در نظر گرفت. این برهه زمانی که با نخستین ماه های ورود روسیه به عملیات نجات سوریه از پروژه تغییر رژیم مصادف گردیده بود سبب شد که نگاه آمریکا برای مداخله در این کشور ابعاد تازه تری بیابد. در واقع با هماهنگی ایجاد شده مابین ۴ کشور ایران، روسیه ،عراق و سوریه که با یکدیگر اتاق عملیات مشترک ضد تروریستی ایجاد نموده بودند برای واشنگتن مسجل گردید که امکان ابقای دولت سوریه به رهبری بشار اسد بیش از پیش  بوده و از این روی کمک های ارسالی به مخالفین مسلح دولت روندی کاهشی یافت ولیکن در عوض آمریکا برای حضور در فرآیندهای میدانی وتاثیرگذاری در این کشور روی به سمت تجهیز ، تسلیح و سازماندهی نیروهای کرد سوری آورد.ایالات متحده در پس این سیاست به دنبال اهدافی بود. نخست آنکه در اذهان جهانیان اعلام نماید که برای مبارزه با گروه تروریستی داعش به کمک کردها شتافته، اقدام نموده و هزینه هایی را متحمل شده و هدف ثانویه این بود که پس از بیرون راندن داعش ازمناطق مورد هدف، تسلط لازمه بر آن نواحی را با توجه به حضور کردهای سوریه در دست داشته باشد تا در فرآیندهای آتی سوریه و محتملا تقسیمات جغرافیای سیاسی آن حداکثر تاثیرگذاری را به عمل بیاورد.طبیعتا در باب این موضوع با عنایت به تفاوت های دولت های اوباما وترامپ در بسیاری از زمینه ها چه در سیاست داخله و چه در سیاست خارجه ولیکن نکته حائز اهمیت اینجاست که پشتیبانی از کردهای سوریه تحت عنوان نیروهای دموکراتیک سوریه  SDFبه سان سیاستی راهبردی  تلقی می شود زیرا که در هر دو دولت، عمق راهبرد نظامی وزارت دفاع آمریکا در سوریه در حمایت حداکثری از کردهای سوری تعریف شده است که این امر از همان آغاز این سیاست مورد انتقاد جدی ترکیه قرار گرفته بود به ویژه آنکه درخواست ترکیه برای شرکت در عملیات بیرون راندن داعش از رقه (پایتخت خودخوانده خلافت داعش) با بی توجهی ایالات متحده مواجه و ایشان برای شکست داعش اقدام به پشتیبانی از کردهای سوری نمودند که این سبب عصبانیت هرچه بیشتر آنکارا گردید.

ملاحظات ترکیه درباره عراق؛
در گرماگرم بحران های سوریه ،آنکارا نیز نیم نگاهی به تحولات جاری عراق و در راس آن مبارزه بین المللی با داعش داشت. منطقه موصل در استان نینوای عراق نه تنها به خاطر وسعت، جمعیت و منابعی که دارد بلکه به خاطر موقعیت جغرافیایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.زیرا که موصل در کنار مرزهای ترکیه و سوریه ناحیه ای پراهمیت از دیدگاه جغرافیایی تاریخی، فرهنگی و اقتصادی است. دستیابی برآن همواره هدف قدرت های بزرگ منطقه بوده است تا بدین وسیله نفوذ خود را گسترش دهند و از منافع این منطقه بهره مند گردند. مقامات ترکیه در اثنای عملیات آزادسازی موصل به دست ارتش عراق ونیروهای همپیمان به این ناحیه به عنوان ناحیه ای با اهمیت برای رسیدن به آرزوهای منطقه ای وبین المللی خویش می نگریستند. با این پیش فرض در پی مسجل شدن زمان آغازعملیات موصل، ترکیه تمامی مساعی خود را بر این داشت تا به عنوان بخشی از عملیات ائتلاف در آن شرکت داشته باشد ولیکن این امر با واکنش مثبتی از جانب طرف های مختلف همراه نبود زیرا که نیات آنکارا از عملیات های فرامرزی اش بر همگان کاملا آشکار می بود. در چنین شرایطی بود که ترکها در خلاء قدرت دولت عراق اقدام به پررنگ تر کردن حضور نظامی خود در استان نینوا نمودند و در پس این تحرک اهدافی را در نظر داشتند که آن اهداف عبارتند از :

۱)  ترکیه درتلاش بود افکارعمومی مردم این کشور را به فاصله چند ماه پس از کودتای نافرجام به رویدادهای برون مرزی معطوف کند تا در اتمسفر ایجاد شده بتواند تسویه های داخلی خود را انجام دهد. در حقیقت سیاست ترکیه درتمامی عملیات های نظامی برون مرزی خود از طریق یا توجیه مقابله با گروه پ ک ک قابل تفسیر بوده وتاکنون پروپاگاندای دولت اردوغان حول محور این موضوع تداوم یافته است.
۲) ترکیه قصد داشت که راهبرد خود را برای حضورمیدانی درمنطقه حفظ کند و به برخی از نیروهایی که در زیر چتراین کشور حضور دارند این پیغام را ارسال کند که قصد پا پس کشیدن ندارد.
۳) با عنایت به نگرش های نئوعثمانی گرایانه حاکم بر دولت اردوغان حضورمیدانی در استان نینوا از زاویه ای می توانست پیامی هم برای درون مرز باشد وهم برای سایر قدرت های منطقه ای چون ایران بدین وجه که ترکیه با وجود چالش های مرتبط با کودتای نافرجام همچنان دارای قدرت و شوکتی است که به موازات تحت تعقیب قرار دادن مجازات مرتبطین با کودتا می تواند اقدامات و تحرکات فرامرزی را نیزانجام داده و اهداف منطقه ای خود را در پیش بگیرد.
با عنایت به مورد شماره ۳ میتوان دریافت که چرا ترکیه معترض به حضور نیروهای حشدالشعبی در عملیات آزادی موصل بود زیرا که این جنبش عراقی به عنوان بازوی اجرایی ایران در روندهای نظامی گرایانه عراق متصور می شد و طبعا با توجه به عدم مشارکت نیروهای نظامی ترکیه در این عملیات حضور این نیروهایی که به پراکسی ایران درعراق مشهور بودند برای دولتمردان ترک به عنوان برتری راهبردی تهران بر آنکارا درعمق عراق تعبیر می گردید.به هر روی ترکیه همچنان حضور نظامی خود در شمال عراق را علی رغم چالش های گوناگون حفظ نموده است. تا جاییکه بنعلی ئیلدریم رئیس مجلس ترکیه اعلام کرده است که این کشور در نواحی شمالی عراق دارای ۱۱ پایگاه موقت نظامی می باشد.۱۷) هرچند که دراثنای عملیات کرکوک و حضور قدرتمند میدانی حشدالشعبی در جهت بازگرداندن حاکمیت ملی عراق، نگاه ترکها به این گروه تا حدودی تغییریافت تاجاییکه در رسانه های منطقه ای به ویژه ترکیه و عراق تصاویری از فاتح ئیلدیز سفیر ترکیه در بغداد درکنار یکی از فرماندهان ترکمن حشدالشعبی دیده شد در حالیکه هر دو پرچم حشد را در دست داشتند !

راهبردهای میان مدت و بلند مدت ترکیه در شمال سوریه؛
پس ازتسلط کامل ارتش عراق بر منطقه موصل و اقدامات متعاقب آن، شکست طرح همه پرسی تجزیه اقلیم کردستان از عراق و حواشی آن از جمله رویدادهای مرتبط با شهر کرکوک که منجر به عقب نشینی نیروهای پیشمرگه از آن گردید، آنکارا از بابت عدم ایجاد منطقه مستقل کردی در نواحی شمالی عراق اطمینان خاطریافت وتمامی ذهنیت خود را بطور کامل معطوف به مقابله با کردهای سوریه نمود. هرچند که ترکیه تقریبا یک ماه پس از کودتای نافرجام عملیات نظامی فرامرزی خود در سوریه را تحت عنوان سپر فرات آغاز نموده بود که پس ازطی ۷ ماه (۲۶ اوت  ۲۰۱۶ تا ۲۹ مارس ۲۰۱۷) موفق به کنترل نواحی چون جرابلس ، دابق و الباب در خاک سوریه گردید ولیکن نکته حائز اهمیت این بود که نواحی فوق پیشتر درکنترل داعش بود و ترکیه با چرخشی راهبردی درنوع رابطه خود با داعش ،اقدام به عملیات نظامی علیه این گروه نمود.این عملیات نمود بارزی بود از همکاری و سرسپردگی گروه های مسلح اپوزیسیون سوری با آنکارا زیرا که در طی آن گروه ارتش آزاد سوریه که در رسانه های غربی و ترکیه به عنوان اپوزیسیون مشروع حکومت بشار اسد ترویج می گردید اینک در قامت مزدور در خدمت اهداف سیاسی آنکارا عمل می نمود.این فعل و انفعالات مصادف بود با تغییر درمقام ریاست جمهوری آمریکا و قدرت گیری فردی چون دونالد ترامپ که شخصیتی ناشناخته  در ساختارسیاسی ایالات متحده وغیر قابل پیش بینی بود وطبعا در چنین زمانی ترکیه فرصت را برای حصول اهداف خویش غنیمت شمرد. با روی کارآمدن دولت جدید در کاخ سفید و گذشت زمان مشخص گردید که یگانه سیاست عمده ایالات متحده درسوریه حمایت و پشتیبانی از یگان های مدافع خلق کردYPG  است و در این راه حداکثر هماهنگی مابین گروه موسوم به ائتلاف به رهبری آمریکا علیه داعش با آن نمود بارزی داشت و در این رهگذرسیاست حذف بشار اسد از قدرت دیگر دارای هیچ جایگاهی نبود، به ویژه آنکه شخص ترامپ در ایام مناظرات انتخاباتی به تفصیل دراین باره اعلام نظر کرده بود.بنابراین بر آنکارا کاملا مسجل گردید که یگانه مسیر نفوذ و حضور آمریکا در سوریه از طریق یگان های مدافع خلق کرد خواهد بود که اینک در چارچوبی وسیع تر تحت عنوان نیروهای دموکراتیک سوریه SDF سازماندهی یافته اند.اهمیت این موضوع برای ترکیه تا بدین حد روشن شد که سیاست پشتیبانی قابل ملاحظه از کردهای سوریه درهر دو دولت کاملا متضاد آمریکا نمود داشته و از اوباما به ترامپ تداوم یافته و طبعا این نشان از وجود راهبردی کلان (و نه صرفا نگاهی تاکتیکی ومقطعی) درنگاه ایالات متحده نسبت به کردهای سوریه بود.طبعا چنین وضعیتی شکافی عمیق مابین آنکارا و واشنگتن ایجاد نمود که هر دو طرف در طی دو سال اخیر بطور کاملا مشخص سعی در چانه زنی با یکدیگربرای کاهش اختلافات داشتند. ازین روی بود که ترکیه سعی در اتخاذ سیاست مخصوص به خود ورای هماهنگی کامل با ایالات متحده را در پیش گرفت و در همین راستا ارتش ترکیه در تاریخ ۲۰ ژانویه  ۲۰۱۸ عملیاتی را تحت عنوان شاخه زیتون و درناحیه کردنشین عفرین (محدوده شمال غربی سوریه) آغاز نمود و نهایتا در تاریخ ۱۴ مارس ۲۰۱۸  پس از نزدیک به دو ماه موفق گردید که ناحیه مزبور را از کنترل نیروهای کرد سوری خارج کند.در این عملیات هم برخی از نیروهای اپوزیسیون سوری همچون ارتش آزاد سوریه، فیلق الشام ، تیپ سلطان مراد ، جبهه شامیه و … حضور داشتند.این عملیات از جهات گوناگونی دارای اهمیت راهبردی بود زیرا که منطقه عفرین به عنوان ناحیه ای کردنشین ، نزدیک ترین منطقه عمده کردی درمنطقه غرب آسیا به آب های آزاد تلقی می گردید وازین روی برای نیروهای گریز ازمرکز کردی درغرب آسیا که دارای آرمان کردستان مستقل می باشند از جایگاه به خصوص و ویژه ای داراست.اهمیت موضوع تا این میزان است که در اثنای آمادگی دولت سوریه برای آغاز عملیات آزادسازی ادلب ازگروه های مسلح تروریستی آلدار خلیل از رهبران کردهای سوریه درگفتگویی با شبکه روداو اعلام کرد که این نیروها آماده اند تا در عملیات آزادسازی ادلب به ارتش سوریه کمک کنند در صورتی که ایشان کردها را درعقب راندن نیروهای مرتبط با ترکیه از عفرین یاری کنند. ۱۸)
در عین حال وبسایت میدل ایست آی در طی گزارشی اعلام نمود که کردها به دنبال افزایش سیطره خود در شمال سوریه به سمت دریای مدیترانه هستند. ۱۹)

نقشه مورد نظراندیشکده واشنگتن مورخه ۲۴آگوست  ۲۰۱۶ازکریدور احتمالی کردها تا دریای مدیترانه

ترکیه با آگاهی ازاین راهبرد کردها تاکنون سلسله اقدامات خویش را در شمال سوریه پیگیری کرده است و دراین راستا فعالین کرد منطقه حتی از سیاست آهسته ترکها برای تغییر دموگرافی عفرین خبرمی دهند. ۲۰)

نتیجه گیری؛
ترکیه در آغاز ناآرامی های جهان عرب فرصت را غنیمت دید تا بلندپروازی های منطقه ای خود را به منصه ظهور بکشاند ولیکن با گذشت زمان ،سربرآوردن عناصر ومولفه های جدید با چالش هایی مواجه گردید. بی تردید ظهور یک دولت مستقل کردی چه به عنوان عنصری تفکیک شده از عراق یا سوریه به هیچ روی برای آنکارا قابل پذیرش نخواهد بود و با وجود سیاست های بعضا تغییر یافته این کشور در قبال مسائل گوناگون بدون شک می توان باورمند بود که ترکها دربرابرهرگونه تحرک جدایی طلبانه کردها درغرب آسیا ازموضع مخالفت جدی برخواهند آمد و تنها دریک صورت با جدایی مناطق کردنشین عراق و سوریه همراهی خواهند کرد که اطمینان خاطر حاصل کنند این نواحی به خاک ترکیه ضمیمه خواهد شد که البته تحقق آن با توجه به واقعیات جهان امروز و توانمندی های ترکیه بسیار دور از دسترس است.بنابراین طبیعی است که نگاه ترکیه به سمت گزینه ها و اهدافی در میان مدت و بلند مدت معطوف شود که درغالب ذهنی سردمدارن آنکارا قابلیت تحقق یافتن را داشته باشد. دراین راستا می توان اعلام کرد که هدف میان مدت ترکیه پاکسازی نوار مرزی و (حدالامکان) تمامی نواحی شمالی سوریه از کردها بوده و دراین راه درصورت توان ازهیچ اقدامی حتی برای تغییر دموگرافی نواحی فوق فروگذاری نخواهد کرد تا چالش کردها در نواحی مرزی خود را برای همیشه به حداقل ممکن برساند.همچنین بدنبال تثبیت  حضور نظامی و سیاسی در نواحی شمالی عراق و به ویژه سوریه و سپس تلاش برای کسب مشروعیت بین المللی برای این تحرک خواهد بود تا ازین طریق نیروهای مزدور درغالب مخالفین دولت مرکزی سوریه را زیرنظر خود درنواحی فوق الذکر مستقر نماید و در نهایت پس از فرآیند تثبیت شدن نیم نگاهی به سمت دمشق و اعمال فشار بر آن نیز داشته باشد و البته بدین ترتیب نیز رویای نفوذ راهبردی خود به سمت سرزمین های عربی را زنده نگاه دارد.جدای از موارد فوق آنکارا بدنبال تسریع در تحقق پروژه های آبی خود مخصوصا پروژه عظیم گاپ می باشد که از طریق احداث سدهای عظیم بر روی رودخانه های دجله و فرات سبب خسران فراوانی بر دو کشورعراق و سوریه خواهد شد و طبعا حضور سیاسی و نظامی در نواحی مورد نظر آنکارا همچون اهرم فشاری بر روی دو دولت متصور گردیده تا در برابر کنش های ایشان (چه در غالب دیپلماتیک و حتی نظامی) واکنش به موقعی از خود بروز دهد.

منابع :
۱)  https://www.alarabiya.net/ar/arab-and-world/egypt/2014/11/18/النيابة-المصرية-تكشف-تسجيلات-تخابر-مرسي-مع-تركيا.html#
۲)  https://www.reuters.com/article/us-egypt-sisi/egypts-sisi-says-muslim-brotherhood-is-finished-idUSBREA4402QD20140506
۳) https://m.jpost.com/Middle-East/Egypt-warns-Turkey-over-eastern-Mediterranean-economic-interests-540946
۴) خبرگزاری عصر ایران به نقل از خبرگزاری آناتولی مورخه ۱۶ شهریور ۱۳۹۱
۵) https://www.politico.eu/article/turkeys-dangerous-dance-with-radicalism-erdogan-islam-syria/
۶) http://www.washingtoninstitute.org/fikraforum/view/turkey-between-border-conflicts-and-regional-expansion
۷)  https://charlierose.com/videos/30589
۸) مصاحبه حمد بن جاسم آل ثانی نخست وزیر سابق قطر با تلویزیون دولتی قطر۶  آبان ۱۳۹۶
۹) https://www.sbs.com.au/news/who-are-syria-s-minority-groups
۱۰ ) https://www.theguardian.com/world/2015/jul/26/isis-syria-turkey-us?CMP=share_btn_tw
۱۱ (http://www.washingtoninstitute.org/fikraforum/view/turkey-between-border-conflicts-and-regional-expansion
۱۲( http://dayan.org/content/al-qaedas-propaganda-virtual-turkey#_edn2
۱۳ )  http://time.com/4132346/turkey-isis-oil/
۱۴ ) همان
۱۵ (http://www.washingtoninstitute.org/fikraforum/view/turkey-between-border-conflicts-and-regional-expansion
۱۶ ) https://www.businessinsider.com/isis-making-50-million-a-month-from-oil-sales-2015-10
۱۷ ( https://www.aa.com/tr/en/middle-east/turkeyhas-11-temporary-military-bases-in-northern-iraq/1180935
۱۸ (  http://www.rudaw.net/english/middleeast/syria/26072018
۱۹( https://www.middleeasteye.net/news/syrias-kurds-plan-enclave-stretching-mediterranean-report-865706939
۲۰ (  http://www.rudaw.net/english/analysis/03052018

منبع: مرکز مطالعات خلیج فارس

  • facebook
  • twitter
  • linkedin
  • linkedin

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *