نشریه علمی-تخصصی بازاریابی سیاسی- شماره چهارم، پاییز و زمستان ۱۳۹۷
تحزّب ایرانی اسلامی
احیاگر سیاستورزی در نظام جمهوری اسلامی
در شمارهی سوم نشریه نوشتیم که «از پیروزی انقلاب اسلامی و مردمیِمان تا امروز یعنی چهل سال را، نَه سال به سال، که گام به گام پیمودهایم و پیش آمدهایم. کاستیها و ضعفها و کارهای نکردهمان، کم نیستند ولی با اطمینان میگوییم که کارهای بزرگی هم انجام دادهایم … و امروز بیش از هر زمان دیگری به آینده امیدواریم؛ امیدوارتر از گذشته» و بنا به این باور، در این شماره همان مسیر را کاویدهایم تا برای شما خوانندگان گرامی، بیشتر از فراز و نشیبهای چهلسالگی انقلابمان بگوییم. البته نه در همهی زمینهها که ظرفیت یک شماره از نشریه این امکان را نمیدهد و نه رویکرد بازاریابی سیاسی ادّعای پردازش و تحلیل همهی ابعاد پدیدهها را دارد. بنابراین به موضوع بسیار مهم و کلیدی «تحزّب» بهعنوان محور اصلی این شماره از نشریه اکتفا کردهایم و به همّت هیأت تحریریه و دیگر همکاران علمی مرکز رشد دانشگاه، موضوع حزب و فراز و فرود آن در تجربهی انقلاب اسلامی را به صورت یک پرونده ویژه در قالب مقالات و نوشتههای زیر به محضرتان عرضه کردهایم:
- «فرمایشی … نمایشی … مردمی؛ ترسیم الگوی حزبی مورد نظر امام خمینی (ره)» مقالهای برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد مصطفی آقاجانی است که در آن تلاش شده تا دیدگاه حضرت امام راجع به ابعاد کارکردی و عملکردی حزب و ویژگیهای کار حزبی از خلال سخنان ایشان جستجو و جمعبندی شود.
- در مقالهی «بازگشت به مناسک سیاسی نبوی؛ بایستههای هنجاری حزب در اندیشه رهبر معظم انقلاب» احمد شریعتمداری تلاش کرده تا دیدگاه رهبری معظم انقلاب(مدظله العالی) را با توجه به هنجارها در اینباره بشناسد.
- «ناقص و نارس؛ قصهی حزبها در جمهوری اسلامی» مقالهای از دکتر مصباحالهدی باقری است که تلاش میکند روایتی از شکلگیری احزاب، گروهها و تشکّلهای مردمی و دولتساخته پس از انقلاب اسلامی تا اواخر دههی ۷۰ ارائه دهد و بهخوبی گویای وضعیت نامتناسب حزبهای وطنی در وضع موجود آنهاست.
- «سازمان شیطان؛ نگاهی به تشکیلات مجاهدین خلق» مقالهای است از همکار علمی نشریه، دکتر مجتبی باباخانی که تکمیلکنندهی دو مقالهی قبلی ایشان با تمرکز بر سازمان منافقین است و سهگانهی قابلتوجهی را برای علاقمندان به عملکرد مزوّرانهی این سازمان شیطانی فراهم کرده است.
- گزارش سه نشست با فعالان و پیشروان فعالیت حزبی در انقلاب اسلامی که در ابتدای این بخش به مفهوم حزب و تحزب در اندیشه آیت الله علم الهدی پرداخته شده است و آقای دکتر عبدالله جاسبی (قائممقام دبیرکل حزب جمهوری اسلامی) و آقای مهندس محمدرضا باهنر (دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین، عضو مجمع تشخیص مصلحت و نماینده ۷ دوره مجلس شورای اسلامی) هم روایتی درونی از تجربهی فعالیتهای حزبی این دو سیاستمدار کهنهکار است.
افزون بر این بخش ویژه که جای خالی آن را در مرور تجربهی چهلسالگی انقلاب بهشدّت احساس میکردیم، مطابق رویهی نشریه تلاش شده تا از هر سه حوزهی بازاریابی سیاسی، مقالاتی را در این شماره جای دهیم. در حوزهی بازاریابی سیاسی انتخابات ۳ مقاله زیر ارائه شده است:
- محمدامین باقری در مقالهی «گناههاي انتخاباتي؛ آموزههای قاعده فقهی الأعانه علی الإثم در انتخابات» با آسیبشناسی رفتار انتخاباتی کاندیداها، ستادهای آنها، و حامیانشان بهخوبی نشان میدهد که هنوز فاصلهی قابلتوجهی میان عمل و رفتار انتخاباتی در جمهوری اسلامی با بازاریابی سیاسی ما و الگوی ایرانی اسلامی رفتار انتخاباتی وجود دارد.
- حسن وکیلزاده در مقالهی «آن روی سکه!؛ نگاهی گذرا به چالشهای انتخابات ایران» با آسیبشناسی فرآیند انتخابات مختلف در کشور، چالشهای اصلی موجود در بهکارگیری این ابزار را برمیشمرد.
- مقالهی «وعدهسنج انتخاباتی؛ بلای جان کاندیداها و احزاب یا عامل قوّت آنها» هم تلاش دارد تا یکی از ابزارهای مقوّم شفافیت و ترغیبکنندهی مشارکت مردم در انتخابات را در بستر بازاریابی سیاسی ما، بهعنوان یک الگوی بومی، مطرح و ضرورت آن را نشان دهد.
در حوزهی بازاریابی سیاسی دولت نیز ۶ مقاله زیر ارائه شده که همگی تلاش دارند ابعادی از بهکارگیری دانش بازاریابی سیاسی را برای تحلیل پدیدههای اجتماعی مرتبط با دولتها نشان دهند:
- در مقالهی «دیگه حتی قبر هم نمیشه خرید!؛ نمادهای متراکم نارضایتی و آشوبناکی فرهنگ سیاسی ایرانی» احمد شریعتمداری درصدد است با بهرهگیری از رویکرد مطالعات تفسیری در فرهنگ سیاسی، انبوهی از گزارههای خبری منتشره در شبکههای اجتماعی را تحلیل کرده و نشان دهد واکاوی ارتباطی نمادهای ناکارآمدی سیاسی در نهادهای حکومتی و دولتی میتواند در فضای سواد محدود رسانهایِ کاربران ایرانی، موجبات کاهش سرمایه اجتماعی نظام را فراهم آورد و درمقابل، نشان دهد که بهراحتی میتوان با برخورد جدّی و رفع موارد معدود و کوچکتر ناکارآمدی، زمینهی اصلاح و بازگشت اعتماد عمومی را فراهم آورد.
- مقالهی «شناسنامههای خطخطی» از محمدامین باقری بهصراحت نشان میدهد که چگونه هدف قدرتطلبی و سیاستورزی به برخی افراد اجازه میدهد که در نبود احزاب یا چهارچوبهای مشخص حزبی- که لازمهی پاسخگویی از عملکردهاست- اسیر بادهای فضای سیاسی و بازیهای بازار رقابت سیاستمداران شوند. خوانندگان گرامی نشریه میتوانند اظهارنظر یکی از کاندیداهای سابق انتخابات ریاستجمهوری درباره مذاکره با آمریکا را در یک فاصلهی ۲۰ ساله در سال های ۱۳۷۶ و ۱۳۹۷ در چهارچوب همین مقاله تحلیل نمایند.
- سیدجواد حسینی در مقاله «در جستوجوی طالقانی و بهشتی…» فضای سیاسی ایران را دچار نوعی نزول سیاسی و سیاستورزی میداند که وجه بارز آن در نخبگان سیاسی و جایگاه آنها قابل مشاهده است: تنزّل سیاستمداران از سطح مرحوم آیتالله طالقانی و شهید آیتالله بهشتی و دیگر بزرگان به سطح امروز … که علل و عوامل آن را در این مقاله به نظاره خواهیم نشست.
- در مقالهی «دنیای سلبریتیها»، محمدمهدی حسینزاده با تأکید بر نقش اجتماعی روزافزون افراد مشهور اجتماعی در فضای رسانهای امروز کشور، آنها را بهمثابه فیلسوفان عصر جدید، و از بازیگران مهم و نوین بازار سیاست میانگارد و بازار سیاست را به توجه بیشتر به نقش این افراد دعوت میکند.
- «خوشبختی یا سرخوشی؟ کژتابی خودانگارهی ملّی ایرانیها» مقالهی دیگری از دکتر نادر جعفری است که ضمن آن با مقایسهی دو شاخص جهانی خوشبختی و توسعهی انسانی نشان میدهد که احساس خوشبختی در میان ملتها اگرچه باید در ارتباط مستقیم با توسعهی انسانی آنها معنادار شود ولی معمولاً بازاریابی سیاسی دولتها به آنها این امکان را میدهد که خوشبختی را هم بازاریابی کرده و به مردم خویش احساسی فراتر از واقعیت توسعهی انسانی ببخشند.
- در مقالهی «هندسه جمهوریت!؛ روایتی کوتاه از انقلاب تا جمهوری» حسن وکیلزاده، شکلگیری وضعیت حاضر در فضای سیاسی ایران را نتیجه یک روند تدریجی در تغییر معرفتی، رفتاری و ساختاری در ساحت سیاسی در تمامی سطوح جامعه میداند و روند این تغییرات را در سه نهاد سیاسی، نهاد رسانهای و نهاد اجتماعی بررسی میکند.
در حوزهی بازاریابی سیاسی بینالمللی و با توجه به اینکه در سال جاری، رویارویی انقلابِ چهلسالهی ایران اسلامی با آمریکای ترامپ و گروهی دیگر از نومحافظهکاران طرفدار صهیونیسم، موضوع مهمی در عرصهی بینالمللی تلقی میشود ۷ مقاله با تمرکز بر موضوع تصویر و وجههی ملّی و صدور انقلاب اسلامی به شرح زیر به چاپ رسیده است:
- در حوزه منطقهی هلال شیعی سعی شده با مقالاتی چون «لبنان کشوری با دو پرچم …»، «لایجرّب المجرّب» و «از هر طرف چون بنگری، حزبی ببینی» به نوع سیاستورزی و انتخابات در سه کشور لبنان، عراق و پاکستان، و نسبت آنها با موضوع صدور انقلاب اسلامی پرداخته شود و تحلیلی از انتخابات اخیر در این سه کشور ارائه گردد.
- در مقالهی «فقط تصویر است که میماند!؛ تصویر عقبتر از صدا …» دکتر مصباحالهدی باقری درصدد برجستهکردن نقش تصویرسازی ملّی در مواجهه با هجمه رسانههای سلطهجوی جهانی است و شواهد متعددی بر این گزاره ارائه میدهد که جنگ امروز، جنگ ادراکات و تصویرسازیهاست.
- در مقالهی «جنایات، ولی بیمکافات؛ بازاریابی سیاسی رویدادهای انقلاب اسلامی» دکتر نادر جعفری سعی دارد مفهوم بازاریابی رویداد را برای برجستهسازی پیام مظلومیت انقلاب اسلامی در فراموشی بزرگترین جنایتِ تاریخ هواپیمایی جهان و یادآوری عمق ددمنشی و دشمنی ایالات متحده علیه ملّت ایران به رخ بکشد.
- «جای پای احمد؛ در سودای بسیج جهانی مستضعفین» مقالهای از مهدی مشفق است که در آن به موضوع صدور انقلاب درراستای نظر حضرت امام و با پیشگامی سردار احمد متوسلیان میپردازد و ورود سپاه به لبنان از سال ۱۳۶۱ را در واقع یک انقلاب فرهنگی میداند؛ زیرا تفکّرات امام خمینی (ره) و فرهنگ انقلاب اسلامی را با خود به لبنان منتقل و مردم مظلوم شیعه را جذب کرد. نویسنده معتقد است لبنان امروز همان جای پای احمد است و امید دارد روزی حاج احمد بازگردد و آثار حرکت نمادین خود برای صدور انقلاب را ببیند.
- مقالهی «یونسکو و یک فرصت طلایی؛ ظرفیت تصویرسازی منفی جهانی علیه رژیم صهیونیستی» تلاش دارد با اشاره به برخی قطعنامههای یونسکو دربارهی سرزمین فلسطین در سالهای اخیر، به ظرفیت سازمانهای بینالمللی فرهنگی در مواجهه با بخش مهمی از نظام سلطهی جهانی و بهویژه لابی صهیونیستها بپردازد؛ ظرفیتی که برای صدور پیام انقلاب اسلامی بسیار مهم است.
این موضوع را هم باید به اطلاع برسانم که رویکرد نشریه از درج مقالات بلند علمی به ترکیبی از مقالات و نوشتههای علمی کوتاه و ایدهمند تبدیل شده تا هم «دو کلمه حرف حساب» گفته شود، و هم فرصت تنوعبخشی به مطالب و موضوعات مختلف از دیدگاه بازاریابی سیاسی فراهمتر باشد. البته در هر حال و مطابق روش نشریه در شمارههای گذشته کوشیدهایم در حدّ توان و بضاعتمان مطالب و نوشتههایی در سطح انتظار و شأن شما خوانندهی گرامی به محضرتان تقدیم نماییم؛ تا چه قبول افتد و چه در نظر آید …
خوشحال میشویم اگر بازهم مشارکت شما را در مطالعهی مقالات این شماره و معرفی آن به دیگران ببینیم، ما را از نظرات و دیدگاههای خود مطلع کنید. بازاریابی سیاسی از اینکه مورد توجه شما فرهیخته گرامی قرار گیرد به خود میبالد.